سال 64 من دوساله بودم وخواهرم تازه متولد شد بوده وتو گهواره.پدرم سرکار بوده ومادرم تو حیاط سرگرم کارش بوده شیر باک بخاری نفتی را تا ته باز کردم . خونه اتیش میگیره .همسایه ها من و خواهرم رو با بدبختی نجات میدن البته یک بار دیگه باز خونه را به همین سبک اتیش زدم.