نتایح جستجو

اینجا من هستم!! نیمکتی چوبی و چتری که بسته است...! دلم تنگ نیست... تنها منتظر بارانم... که قطره هایش بهانه ای باشد... برای نمناک بودن لحظه هایم... و... اثبات بی گناهی چشمانم ...

شمع روشن می کنم و میز می چینم یک فنجان قهوه برای تو...یکی برای من ! سیگار و زیر سیگاری ! یک صندلی برای تو....یک صندلی برای من انتظار خوب است اگر به خاطر تو باشد عشق این جاست ! من می دانم...تو می آیی...تو بلاخره می آیی و رو به روی من میشینی ! تو می آیی !!

آدم های زندگیِ من ...این روزها از بس خوبند، من بی آرزو شدم با وجود این همه خوب ، اوضاع رو به راه است و روزگار منتظر من و من آرام ! همه چیز جفت و جور می شود و آماده.... تا . . . بـــــــروم !!!

بنفش...

راستی رفتنم قطعیست همین روزها یک روز صبح خواهم رفت.. .. .. برای همیشه هنوز هم در نمازهایت دعایم میکنی؟ دیگر نکن.. .. .. لطفا" آخر قرار است به دیدار کسی بروم که دعای تو تنها مانع ماست.. .. ..

سلام همه می گویند ۱۳ عدد نحسی استــــــــــــــــــــــ ــــــــ.... اما من می گویم عامل نحســــــــــــــــــــــ ـــــــی ۱ و ۳ هستند نه ۱۳.... عشق های امروزی یا ۱ طرفه اند یا ۳ طرفــــــــــــــــــــــ ه... [IMG]

بي تو نه بوي خاك نجاتم داد نه شمارش ستاره‌ها تسكينم چرا صدايم كردي چرا ؟ سراسيمه و مشتاق "یک سال" بيهوده در انتظار تو ماندم و نيامدي حسین پناهی

دلــتنگ که میشـوم بــغــض میکنـم می آیـم پــشــت صفــحـه ی مــانـیتــورم درد دل میـنــویســم و صــورتـک میــگذارم صـورتکی که میـخنـدد و پـشــتـش قــایــم میـشـوم و فکر میکنی که میــخـنـدم اشکهــایم می آیــند و مـن مدام بـا صورتـک مـجــازی مـیخــندم تــو میــخــندی بــاورمت میشود این کار هرروز من...

خدایـا طاقـت من را با طاق ِ آسمانت اشتباه گرفته ای... این پیمانـه ،سال هـاست کـه پــــُـر شده...

جز آغوشت هر جای دنیا که باشم غریبم.. .. ..

از این نیامدن و قصد رفتن کردنت.. می خواهم بنویسم اما دستهایم می لرزد... چه کردی با من .. .. .. نمی خواهم بنویسم که چگونه دستی که به نیاز بسویت دراز شده بود رد کردی... نمی خواهم بنویسم که می توانی فراموش کنی ... اما نا نوشته می دانی که هرگز فراموشت نخواهم کرد.. .. ..

تــَمام هوا را بو می کشم چشم می دوزم زل مـی زنم... انگشتم را بر لبان زميـن می گذارم: " هــــيس... می خواهم رد نفس هايش به گوش برسد..." اما... گوشم درد می گيرد از ايـن همـہ بی صدايی دل تنگی هآيم را مچاله مـی کنم و پرت می کنم سمت آسمان دلواپس تو مـی شوم که کجای قصه مان سکوت...

بد تا کردی … ببین چروک شدم ،بی معرفت !

راستی رفتنم قطعیست همین روزها یک روز صبح خواهم رفت.. .. .. برای همیشه هنوز هم در نمازهایت دعایم میکنی؟ دیگر نکن.. .. .. لطفا" آخر قرار است به دیدار کسی بروم که دعای تو تنها مانع ماست.. .. ..

باز آمدم به جایی که تعلق دارم... به یک اتاق سیاه با پر از حرف های ناگفته، خلوت من و سیگارم دوباره مینویسم از حرف هایی که واهمه دارم یک دل پر از رویاهای واهی این بار تنها تر از همیشه

غربت را نبايد در شهري غريب يا در گم شدن لحظه آشنا جستجو کرد. هرگاه عزيزت نگاهش را به ديگري تعارف کرد، آنگاه تو غريبي.

از اتاق خاطراتم بوی حلوا بلند شده است آرام فاتحه ای بخوان...... شاید خدا گذشته ام را بیامرزد

دیگرتنهانیستم! مدت هاست با تو در خودم زندگی میکنم..

هرکس به سهم خود از دنیا چیزی بر می دارد، من از دنیا "دست" برداشتم!!!