نتایح جستجو

حداقل خوبه كه آدم براي خودش بازي كنه نه ديگران!

هفت سینی از سروش و سیمرغ و سرو و سیاوش هفت سینی از سروش و سیمرغ و سرو و سیاوش عموی من زنجیرباف بود. او همه زمستان برف ها را به هم بافت و سرما را به سرما، گره زد و یخ را به یخ دوخت. و هی درختان را به زنجیر کشید و پرنده ها را به بند و آدم ها را اسیر کرد. جهان را غل و زنجیر و بند و طناب او گرفت...

تقصير تقصير من يه كتاب خيلي قشنگ براتون نوشته بودم. پر از آفتاب و رنگين كمان...

كماكام سلام! خوبين كماكان؟ شما احيانا دم دستتون يه چوبي چيزي ندارين باهاش بزنين تو ملاج من؟:w28:شايد نشستم سر درسم... من آخر سر اين ترم هم مشروط ميشماااااا!:w29: حالا غرض از مزاحمتم اين بود كه بگم جاتون خالي ديروز ظهر زدم كانال دو ديدم به به! داره لوك خوش شانس رو نشون ميده!:w11::w15::w15::w15...

همه ذرات جان پيوسته با دوست. همه انديشه ام،انديشه اوست. نمي بينم ه غير از دوست اينجا، خدايا،اين من،يا اوست اينجا؟ *چاكر داش مقصود هم هستيم كماكان!

رمان صد سال تنهایی همچون افسانه‌ی رئیس رایت سرگذشت پیدایش ، نابودی و انقراض دهکده‌ی ماکوندو ( Macondo )ومهم‌ترین خاندان آن بوئندیا ( Buendia )است. این رمان بیان‌گر تاریخ خاندان بوئندیا و در واقع استعاره‌ای از یک دوره‌ی فرهنگی خاص که تاریخ یک ملت را نشان می‌دهد. در صد سال تنهایی دهکده‌ی ماکوندو ،...

نگاهی به رمان صد سال تنهایی نوشته گابریل گارسیا مارکز ترانه جوانبخت گابریل گارسیا مارکز در رمان صد سال تنهایی به شرح زندگی شش نسل خانواده بوئندیا می پردازد که نسل اول آنها در دهکده ای به نام ماکوندو ساکن می شود. داستان از زبان سوم شخص حکایت می شود. طی مدت یک قرن تنهایی پنج نسل دیگر از...

امرتون انجان شد!

سلام سالار! چطوري؟ عصرت بخير كماكان! مثل اينكه براي رسيدن به مدير دانشگاه بايد از سدي به اسم معاون دانشگاه عبور كنيم! دعا كن وقتي قضيه رو به معاونه ميگم رام بده! از معاون جماعت تا حالا من خير نديدم! ببين واسه يه كار فرهنگي چقدر بايد آدم با ترس و لرز كار كنه....

به به ! سعادت ماست ديگه! دوستان ما رو احاطه كردن!;)

آره! ترم پيش مقام شامخ مشروطيت شامل حالم شد(:confused:) بقيه اش آخه دري وريه! انديشه و تفسير قرآن و رياضي1! استاتيك مال جي. ال. مريام رو گفته!ترجمه دكتر سينايي! البته ترم بالاييامون ميگن مال جانسون بهتره! البته چون استاداي مقاومتمون جانسون رو منبع قرار ميدن. نمي دونم اين استاد ابله ما چرا نمي...

ترم سوم. استاتيك نقشه برداري البته مصالح هم مي تونستم بردارم كه متاسفانه فكر كردم پيش نيازش رياضي 1 هستش كه مثل اينكه نبود! يكي منو بگيره كه خسته نشم بااين واحدهاي زياد و خفن!(بگذريم كه استاتيك واقعا در حد فاجعه سوناميه):(

سلام مدير عزيز! خوبين كماكان؟ غرض از مزاحمت تشكر از شما براي ديدارهاي گاه به گاهتون از كافه محقر تالار ادبيات بود. خيلي ممنون از توجهتون!:gol::redface:

هوا آرام،شب خاموش، آسمان باز... خيالم چون كبوتر هاي وحشي مي كند پرواز...

محاسبات؟ چي هست؟ بابا من تازه ترم سومم! اين ترم تازه استاتيك برداشتم! :D حالا حالاها مونده كه مثل شماها خفن شم! واسه همينه كه نميومدم! آخه وقتي هيچي بلد نيستم بيام بگم چي؟

بحث دوستي نيست عزيز! اينجا واسه كساييه كه توي تالار عمران فعاليت مي كنن. نه واسه من كه تا حالا يه بار هم توي تالار رشته ام شركت نداشته ام.

سلام به مهندسين گرامي! مي دونم حق ندارم بيام اين طرفا،فقط اومدم يه خسته نباشيدي بگم و مرخص شم. :gol:

اي آخرين رنج، من خفته ام بر سينه خاك بر باد شد آن خاطر از رنج خرسند اكنون تو تنها مانده اي،اي آخرين رنج!

يادش بخير. انقده كتاباشو خوندم كه فكر كنم بهتونم يه بار خودم از اول بنويسمشون. حيف كه خيلي ژول ورني تمومش كرد.

جالب بود! از دوباره خوندنش خسته نمي شه آدم .البته بستگي به ترجمه اي كه گير آدم هم مياد داره!