موقع تولد چشمام باز بود اما خدا برای این لطف یه شرط گذاشت
که اونها رو "خــودم" , روی بدی های ِ پیدای ِ زمین ببندم
تو گوشم چند تا حرف ُ زد ُ در آغوشم گرفت ُ گفت هر وقت تردیـــد داشتی بگو الهی به امید تو
گفت تقدیرت ُخوب برات رقم زدم , خودت میدونی و خودت , که چه جوری از پَسِش بر بیای...