یه چیزی یادم اومد
دختر خالم داشت نماز میخوند من داشتم نیگاش میکردم دیدم داره هی این پا و اون پا میکنه فهمیدم دستشویی داره خندم گرفته بود، اونم داشت منو نیگاه میکرد که دارم میخند
آروم بهش گفتم چته؟
اونم داشت حمدو سوره میخوند آروم گفت جیش دارم :surprised:
بعد من زدم زیره خنده اونم نمازشو شکست...