(دوشنبه-ساعت 13:30) از دانشگاه برگشته ام! خسته! هنوز در فكر فقدان روز جمعه ام! به فكر دوستي كه شك دارم ديگر آني باشد كه قبلا بوده! نمي دانم چه كنم...براي بار هزارم شماره اش را مي گيرم و براي بار هزارم قطع مي كنم....چيزي ندارم بگويم....واقعا چه بگويم...چه چيزي،كدام حرفي،كدام دلگرمي مي تواند ارامش...