نتایح جستجو

سلام! خوبي؟؟تو خجالت نمي كشي؟؟تو مگه امتحان نداري؟؟پاشم بيام باهات به صورت حضوري اختلاط كنم؟؟ بشين سر درست پسر!

ساز پيشت نيست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اين يعني كفر!!!! اين يعني تخطي!!!!(حالا ساز خودمم كوك نيستااا! رو كه نيست..سنگ پا قزوينه:D) دلت نگيره برادر! خودم برات ساز در مي كنم بشيني هد بزني!:redface: حالا جدا دلت چرا گرفته؟ واسه ساز يا...؟

من نوكرتم داداش! صاب خونه شمايي! :gol: براش ساز مي زنيم حالشو ببره!

سعي كن بفهمي!مي خوام تنها باشم! مي خوام يه كم واسه خودم باشم....بفهم... فهميدم! مي فهمم! به خدا مي فهمم! ولي چرا آخر كسي منو نمي فهمه؟هميشه بايد بفهمم! هميشه بايد بگم آره! باشه! حق با توئه! ولي كي نوبت من ميشه؟كي منو مي فهمين؟كي مي فهمين كه منم گاهي آدمم؟ كي مي فهمي كه منم مي خوام تنها باشم...

پیش از آنکه آخرین نفس را برآرم پیش از آنکه پرده فرو افتد پیش از پژمردن آخرین گل برآنم که زندگی کنم بر آنم که عشق بورزم برآنم که باشم .

دارم كانهو دن كيشوت ميشم كه آرزو مي كنه آدم شه! ولي مي دونم وقتي آدم شم از پشيموني هر شب گريه مي كنم و دعا مي كنم كه كاش دوباره دن كيشوت شم...

............... كاشكي قضاوتي در كار بود...

دلم جز مهر مهرويان طريقي نمي گيرد زهر در مي دهم پندش و ليكن نمي گيريد خدا را اي نصيحت گو حديث ساغر مگو كه نقشي در خيال ما از اين خوشتر نمي گيرد

پس اها كوه نوردي هم هستي! ايول! هر وقت خواستي يه سر بريم ارتفاعات شيرپلا!

از خودت عكس در كردي؟ بابا دمت تنوري! اتفاقا منم هفته قبل با دوستي اونجا بودم ولي چون در حالت انجماد بودم نتونستم چندان لذتي ببرم! بگذريم كه نا شب رفتيم و شب هم زيبايي خاصي تو اونجا نديدم!شايدم بود و من كما في السابق كور بودم!

مي نوش كه نداني ز كجا آمده اي خوش باش،نداني به كجا خواهي رفت.... خواجه! واي خواجه كه چقدر دلم مي خواست ببينمت و بپرسم كه چطور؟ آخه لاكردار چجوري؟ آخ كه كاش مي دونستم از مستي كدوم مِي ميتونستي انقدر راحت از خوشي حرف بزني؟ واي...واي..واي! واي كه داري روانيم مي كني خواجه! واي كه زنداني ام مي كني...

به به! ولي جسارتا اين بام آسمان اون دنيا نميشه؟؟! حالا مي خواي بعدا بريم،هان؟ ولي جدا اونجا هم پايه ام! به خدا پايه ام!

*اين نوع نوشته ها ديگه چنگي به دل نمي زنه! خودمم مي دونم.از مرحله جفنگيت گذشته!ولي خب كاري نمي شه كرد! حداقل اينجوري خالي ميشم! به هر حال از اينكه مجبور به تحملش هستين،عذر خواهي مي كنم!(گرچه همچين مجبور هم نيستين) اين والده ما هم انگاري بنده رو تازه كشف كرده! نمي دونم چه گيري داده كه هي برم...

عبور بايد كرد و هم نورد افق هاي دور بايد شد و گاه در رگ يك حرف خيمه بايد زد عبور بايد كرد و گاه از سر يك شاخه توت بايد خورد.... شرمنده ديشب بي خداحافظي رفتم! از دست اين ارور!!!! حالا ديگه ميري بام تهران صفا؟؟ بدون ما؟؟داشتيم دلاور؟؟ ما را جزء انسانها به حساب نمي آوري؟؟:D:D;)

يار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا يار تويي غار تويي،خواجه نگه دار مرا

در چه حالي دلاور؟؟

ماه...ماه...ماه.... چرا باز ماه كامل است و من به يادت مي افتم؟چرا هر وقت اين تكه نون تافتون توي آسمون سر و كله اش پيدا ميشه بايد بغضمو قورت بدم؟ كاش مي دانستم كه به ماه نگاه مي كني يا نه...كاش مي دانستم كه ماه هم گريه تو را در مي آورد يا نه.....آه كه اشك ها امانم نمي دهند.... نور تويي ،صور تويي...

بنگر به جهان چه طرح بر بستتم،هيچ وز حاصل عمر چيست در دستم هيچ... شمع طربم ولي چو بنشستم هيچ من جام جمم ولي چو بشكستم هيچ.... تنها جايي كه مجبور نيستم صورتك به صورتم بزنم اينجا و اين تاپيكه! اينجا رو هم به ما روا نمي داني؟