نتایح جستجو

  1. M

    مشاعرۀ سنّتی

    من خام بودم،داغ دوری پخته ام کرد عمری که پایت سوختم قابل ندارد
  2. M

    آرشیو مسابقات عکاسی کشاورزی

    اگه هنوز نظرسنجی اعتبار داره: 1- 25 2- 25 3- 36 4- 25 5- 60!! 6- 49 7- 40 8- 28 9- 30 10- 26 11- 35 12- 44 13- 30 14- 25 15- 50 (خیلی خوب و قشنگه) 16- 42 17- 43 18- 47 19- 27 20- 29 21- 25 22- 35 23- 50 (اگه دیوار بتنیش گلی بود فوق العاده بود) 24- 29 25- 36 26- 43 (پرتوهای نور دیده میشه خیلی...
  3. M

    مشاعرۀ سنّتی

    الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم
  4. M

    مشاعرۀ سنّتی

    دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
  5. M

    مشاعرۀ سنّتی

    سرو چمان من چرا میل چمن نمی‌کند. همدم گل نمی‌شود یاد سمن نمی‌کند
  6. M

    مشاعرۀ سنّتی

    دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن
  7. M

    ****<< جلسه هفتگی قرائت قرآن باشگاه مهندسان ایران >>****

    صفحه 190 _ آیه 21 تا 26 سوره توبه
  8. M

    مشاعرۀ سنّتی

    تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست دل سودازده از غصه دو نیم افتادست
  9. M

    مشاعرۀ سنّتی

    هر چيز که بشکند ز بها افتد و ليک دل را بها و قدر بود تا شکسته است
  10. M

    مشاعرۀ سنّتی

    ما چو ناییم و نوا در ما ز تست ما چو کوهیم و صدا در ما ز تست
  11. M

    مشاعرۀ سنّتی

    دوریِ یوسف فقط چشمِ پدر را کور کرد پیرِ مصری داغ دید از پیر کنعان بیشترش
  12. M

    گفتگوهای تنهایی

    در خویش می سازم تو را ، در خویش ویران می کنم می ترسم از حرفی که باید گفت و پنهان می کنم جانی به تلخی می کَنم ، جسمی به سختی می کشم روزی به آخر می برم ، خوابی پریشان می کنم در تار و پود عقل و جان ، آب است و آتش، توامان یک روز عاقل می شوم ، یک روز طغیان می کنم یا جان کافر کیش را تا مرز مردن می...
  13. M

    مشاعرۀ سنّتی

    آغوش تو چقدر می آید به قامتم در آن به قدر پیرهن خویش راحتم می پوشمت که سخت برازنده ی منی! امشب به شب نشینی خورشید دعوتم
  14. M

    مشاعرۀ سنّتی

    ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست
  15. M

    مشاعرۀ سنّتی

    دقیقا مثل همین شعر :دی نیمی از جان مرا بردی ، محبت داشتی نیم باقیمانده هم هر وقت فرصت داشتی
  16. M

    مشاعرۀ سنّتی

    می نشینم با سکوت و شعر گشته بی تو هر چیز می کند دنیای بعد از تو برایم شعرخوانی
بالا