ارتباط
از پل ها بیزارم
از چراغ های سبز
-ارتباط-
من را به یاد چشمهای مادرم می اندازد
هر سال کم- سوتر
هر روز- تر
و تو بزرگتر از آن
که به اسم –کوچک-
خطابت کنم
بدون جهت
بر میگردم از تو
پشت به خودم
ماهیها اغلب خلافجهت آب
-درجا – می زنند!
احتیاج به عینکنیست
به یک پلک به همزدن
به ذهنم خطور میکنی...