خسرو گلسرخی
خسرو گلسرخی
بر سر کاج بلند و سبز باغ همسایه ما
عطر آزادی خود را می بویند
من به آزادی مرغان قفس می اندیشم
نه به پرواز و نگاه آنان
من به آن لحظه می اندیشم
که در آن رخصت پرواز کبوترهاست
من به آن هلهله گنجشگان می نگرم
که به هنگام غروب
چشمها را به افق می دوزم
کاش مردی به فراز کوه...