من با غم عاشقانه شادم
دل در غم عاشقی نهادم
غم از دل من اگر جدا بود
این شور به شعر من کجا بود
بيا كه آسمان محبت پر از ستاره شده
بيا كه مستي ياران به چند باره شده
تو سوز آه من ای مرغ شب چه می دانی؟
ندیده ای شب من تاب و تب چه می دانی؟
من آن مرغ سيه بالم، گريزان آشيان از من
نه من از اشيان خرسندم و نه، آشيان از من
داده به باد غم تو .آتش و خاکستر من
نیست به جز خیال تو .هیچ کسی در بر من