نتایح جستجو

  1. *zahedan

    .•خنده وطنز•.

    دست تو دماغ كار ني ني وای وای چه کار بدی اين چيه گيلگلي
  2. *zahedan

    .•خنده وطنز•.

  3. *zahedan

    .•خنده وطنز•.

  4. *zahedan

    .•خنده وطنز•.

    اینم ماشین جدید من بعد از گرون شدن بنزین كم مصرف علف سوز ثم طلا
  5. *zahedan

    .•خنده وطنز•.

    اون مرد زحمتکشی که عکسش روی پول چاپ شده بود ..بالاخره شناختم کیه ... اون کسی نبود جز شهرام شب پره
  6. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    تا بوده چشم عاشق در راه يار بوده بي انکه وعده باشه چشم انتظار بوده
  7. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    تحمل کردن ، دوری ،چه سخت است زمانی که ، خیال یار ، تخت است
  8. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    يار ما، بي رحم ياري ، بوده است عشق او با صعب کاري بوده است لطف او نسبت به من، اين يک دو سال گر شماري ، يک دوباري بوده است
  9. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    ياري کن اي نفس که دراين گوشه قفس بانگي برآورم ز دل خسته يک نفس تنگ غروب و هول بيابان و هول دور نه پرتو ستاره و ناله جرس
  10. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    از اين روزهاي تلخي كه ميگذرد ، گلـه دارم واز خوشبختي ، ميشود گفت : فاصله دارم شب از طنين قدم هايم ، سكوت مي شكند هرچند كه از درد بي كسي ، گله دارم
  11. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    وقتي از غربت ايام دلم مي گيرد مرغ اميد من از شدت غم مي ميرد دل به روياي خوش خاطره ها مي بندم باز هم خاطره ها دست مرا مي گيرد.
  12. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    من با غم عاشقانه شادم دل در غم عاشقی نهادم غم از دل من اگر جدا بود این شور به شعر من کجا بود بيا كه آسمان محبت پر از ستاره شده بيا كه مستي ياران به چند باره شده
  13. *zahedan

    .•خنده وطنز•.

  14. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    من ناله میکنم تو تنها گوش میکنی چرا این همه خاطره دارم فراموش میکنی چر؟ا من این همه بی چرا بوده ام عاشقت عزیز مرا با غصه و غم هم اغوش میکنی چرا؟
  15. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    تو دور از من، ولي نزديك ، چو جاني چگونه ، اين چنين بودن ؛ تواني؟؟
  16. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    تو سوز آه من ای مرغ شب چه می دانی؟ ندیده ای شب من تاب و تب چه می دانی؟ من آن مرغ سيه بالم، گريزان آشيان از من نه من از اشيان خرسندم و نه، آشيان از من داده به باد غم تو .آتش و خاکستر من نیست به جز خیال تو .هیچ کسی در بر من
  17. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    دلخوش به تو بودیم که . گه گاه سرودیم با سوز دل و اشک و ..پر از آه سرودیم
  18. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    هم ناله ی جان سوزی هم ساحل آرامش من باتو چه چاره جز خاموشی و سازش
  19. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    تشنه ام اي رود مهرم آب ده بر دل خشكيده ام تو تاب ده ساقي من باش امشب جان دل يك پياله از شراب ناب ده
  20. *zahedan

    مشاعرۀ سنّتی

    مي شود قصه ي شهرم تکرار پر از خستگي و بي ثمري اين شده مشق شب هر شب ما صفحه ها سادگي و بي خبري
بالا