در کوچه پس کوچه ها , گربه ای با نگاهی پر از درد ...
از من پرسید: غریبه ای ؟
گفتم: آری ....
گفت: فرار کن .... این جا جای تو نیست ؛
جایی که مرا با سنگ میزنند ، تو را گردن میزنند ...!!!
گریــــــه شاید زبان ضعـــف باشد! شاید کودکــانه... شاید بی غــرور…
اما هر وقت گونه هــــایم خیس می شـــود؛
می فهمــــم نه ضعیفم...نه کودکم...بلکه پر از احساســـم