ميان عاشق و معشوق كس در نگنجد،
بار ناز معشوقي معشوق عاشق تواند كشيد و بار نياز عاشقي عاشق معشوق تواند كشيد،
چنانكه معشوق را ناگزير از عاشق است عاشق هم ناگزير از معشوق باشد،
خواست معشوق عاشق را پيش ازخواست عاشق بود معشوق را زيرا عاشق پيش از وجود خويش معشوق را مريد نبود اما معشوق پيش از وجود...