نتایح جستجو

دستت را به من بده ... حالا بیا با هــــــم کمی کنار لحظه هایم قدم بزنیم, شاید دلیل زمزمه های عاشقانه ام را فهمیدی ...

[IMG]

[IMG]

برای ترک کردن..... همیشه دکتر و دوا نیاز نیست.. گاهی ... سنگینی حرفی... تلخی نگاهی... خوب ترکت می دهد...

خدایا یعنی میشه یه روز یه کیبوردی اختراع بشه که خودش بفهمه کی باید فارسی تایپ کنه کی انگلیسی؟ حروم شد نسلمون از بس به جای گوگل زدیم لخخلمث ....:biggrin:

[IMG]

خدایا یعنی میشه یه روز یه کیبوردی اختراع بشه که خودش بفهمه کی باید فارسی تایپ کنه کی انگلیسی؟ حروم شد نسلمون از بس به جای گوگل زدیم لخخلمث ....:biggrin:

خدایا یعنی میشه یه روز یه کیبوردی اختراع بشه که خودش بفهمه کی باید فارسی تایپ کنه کی انگلیسی؟ حروم شد نسلمون از بس به جای گوگل زدیم لخخلمث ....:biggrin:

در طول ترم: [IMG] . سه روز مانده به امتحان: [IMG] . دو روز مانده به امتحان: [IMG] . شب امتحان: [IMG] . . یک ساعت مانده به امتحان: [IMG] . سر جلسه امتحان: [IMG] . هنگام خروج از جلسه: [IMG] . یک هفته بعد از امتحان: [IMG]

در طول ترم: [IMG] . سه روز مانده به امتحان: [IMG] . دو روز مانده به امتحان: [IMG] . شب امتحان: [IMG] . . یک ساعت مانده به امتحان: [IMG] . سر جلسه امتحان: [IMG] . هنگام خروج از جلسه: [IMG] . یک هفته بعد از امتحان: [IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

امشب ازآن شب های است که دلم هوای آغوشت را کرده افسوس که جز پاهای بغل کرده ام مهمان دیگری ندارم!............

چـــــه بی پـــــروا دلـــــم بوسه ممنـــوعه ای را میخــــواهـــد کــــه شـــرعــی بـــودنـــش را فقــــط مـــن میــــدانـــم و دلــــم و تـــــو !

دلم بهانه ات را مي گيرد چقدر امروز حس مي کنم نبود تو را صدايت در گوشم مي پيچد و من مي گويم : جانم ...مرا صدا کردي ...؟!

اینکه باید فراموشت می کردم را فراموش کردم تو تکراری ترین حضور روزگار منی عجیب به بودن تو از آن سوی فاصله ها خو گرفته ام ...

بازگشته ام با کوله باری از شعر های ناگفته.... تنها اینجا مکان امن عاشقانه های من است ....

در کافه کنج دیوار رو به روی هم خوب شد قهوه مان را نخوردیم ! حرفهایمان به اندازه کافی تلخ بود …

هنوز منتظرم وسط یک شب بارانی که از شدت تب عرق کرده ام بیدارم کنی و بگویی چیزی نیست خواب می دیدی…