نه طریق دوستانست و نه شرط مهربانی
که به دوستان یکدل، سر دست برفشانی
نفسی بیا و بنشین، سخنی بگو و بشنو
که به تشنگی بمردم، بر آب زندگانی
دل عارفان ببردند و قرار پارسایان
همه شاهدان بصورت، تو بصورت و معانی
نه خلاف عهد کردم، که حدیث جز تو گفتم
همه بر سر زبانند و تو در میان جانی
مده ای رفیق پندم،...