نتایح جستجو

ااا.. اینا باز نشد اصلا...

خواهش میکنم.. من که کاری نکردم... تو خیلی به من لطف کردی...مخصوصا چند شب پیش...

چه چهارشنبه سوری سنتی و خوبی دارید.. من که از ترسم پامو بیرون نمیذارم.. همش تو خونم...

مرسی .. تو هم همینطور..

بله.. البته اولین نفر دیشب بهم تبریک گفت... دختر داییم بود.. مرسی... که به یادم بودی.. خواهش میکنم..

خواهش میکنم.. عکسا قابلت رو نداشت..

خواهش میکنم.. من همش یه داداش بیژن دارم... باید هواشو داشته باشم.. دی..

سلام... خوبی؟؟؟ مرسی داداشم.. روز تو هم مبارک

بله.. پس چی.. کار میکنه داداشم..

تو کارگاه به کارای عقب افتاده میرسه... به داداش من کسی چیزی نگه ها...

خواهش میکنم.. بلهههههههه؟؟ داداش من اصلا هم مشکوک نیست... سر کاره..خسته میشه...

آها..مرسی ..

چرا نمیای بیژن؟؟؟ خب بیا دیگه.... اااااااااااااااااااا...

چه قشنگ.. اینارو از کجا آوردی امشب.. مرسیییییی

آره... تام و جری خیلی باحاله..

نه بابا...چرا بخندم.. منم کارتون می بینم..

سلام.. منون.. شما خوبین؟ خواهش میکنم... از بیژن چه خبر؟ چرا نیست؟؟؟

مهرورزان زمان های کهن هرگز از خویش نگفتند سخن که در آنجا که" تو" یی بر نیاید دگر آواز از "من"! ما هم این رسم کهن را بسپاریم به یاد هر چه میل دل دوست، بپذیریم به جان، هر چه جز میل دل او ، بسپاریم به باد! آه ! باز این دل سرگشته من یاد آن قصه شیرین افتاد: بیستون بود و تمنای دو...