نتایح جستجو

  1. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  2. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  3. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  4. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  5. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  6. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  7. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  8. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  9. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  10. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  11. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  12. رجایی اشکان

    به‌وقتِ دلتنگی فرقی نمی‌کند کجا باشی: پشتِ پنجره‌ی اتاقی در پاریس میانِ ازدحامِ خیابانی در تهران...

    به‌وقتِ دلتنگی فرقی نمی‌کند کجا باشی: پشتِ پنجره‌ی اتاقی در پاریس میانِ ازدحامِ خیابانی در تهران یا روی پُلی معلّق در جنگل‌های اِفریقا. به‌ هر حال، حتما غروبی برای تماشا خواهی یافت! #رضا_کاظمی
  13. رجایی اشکان

    شب خوش دوست گرامی

    شب خوش دوست گرامی
  14. رجایی اشکان

    یک جرعه کتاب..

    همیشه از جایی آغاز می‌شود که انتظارش را نداری. یک مرتبه به خودت می‌آیی و می‌بینی وسط خاطره‌ای افتاده‌ای که تمام روزهای گذشته خواسته‌ای فراموشش کنی. هر چه با خودت تکرار کنی که همه چیز تمام شده و دلیلی برای یادآوردنش وجود ندارد، باز یک روز با بهانه‌ای حتی کوچک، خودش را از گوشه ذهنت بیرون می‌کشد و...
  15. رجایی اشکان

    باز از دست تو امشب دلم تک می زند به شماره ی دلت ای یار پیامک می زند هی تو میسکال بینداز و دلم را...

    باز از دست تو امشب دلم تک می زند به شماره ی دلت ای یار پیامک می زند هی تو میسکال بینداز و دلم را مشغول کن همراه اول هم به ما هی پیامک می زند:D
  16. رجایی اشکان

    یک قدم مانده به بهار ... تولدت مبارک :")

    سلام ممنون به محضی که دعوتو دیدم پست رو ویرایش کردم عذرخواهی میکنم:gol:
  17. رجایی اشکان

    در من زنی هست ، شبیه روزهای آخر اسفند ... نه خیلی خوشحال ، و نه خیلی غمگین ، دقیقا مثل روزهای...

    در من زنی هست ، شبیه روزهای آخر اسفند ... نه خیلی خوشحال ، و نه خیلی غمگین ، دقیقا مثل روزهای آخر اسفند میدود ... بدون آن که بداند چرا ...! می ایستد ، بدون آن که بداند چرا ...! گاهی گیسوانش را به باد بهاری میسپارد ، و گاهی پشت پنجره زمستانی اسفند چای مینوشد... حال دلم شبیه روزهای آخر اسفند...
  18. رجایی اشکان

    در من زنی هست ، شبیه روزهای آخر اسفند ... نه خیلی خوشحال ، و نه خیلی غمگین ، دقیقا مثل روزهای...

    در من زنی هست ، شبیه روزهای آخر اسفند ... نه خیلی خوشحال ، و نه خیلی غمگین ، دقیقا مثل روزهای آخر اسفند میدود ... بدون آن که بداند چرا ...! می ایستد ، بدون آن که بداند چرا ...! گاهی گیسوانش را به باد بهاری میسپارد ، و گاهی پشت پنجره زمستانی اسفند چای مینوشد... حال دلم شبیه روزهای آخر اسفند...
  19. رجایی اشکان

    یک قدم مانده به بهار ... تولدت مبارک :")

    و تولــد تـورفیق نازنین چه فرخنده زادروزیست که با بهار پیـــــوند خـورده است و من.... با قلبـــی آکنـــده از مهـــر بوســــه ای می زنـم بـَر سـَر انگشـــت ِ احســـاست ایـن چنیـن مهربـــانانه همیشه مثل یک برادر کنارم بودید و با نوشته های لطیفت از نـَم نـَم احســــاست برای تمام دوستانت...
  20. رجایی اشکان

    تنهايى لباس نوئى ست كه از بهار پيش به هواى آمدنت توى كُمُد دست نخورده مانده... کامران_رسول_زاده

    تنهايى لباس نوئى ست كه از بهار پيش به هواى آمدنت توى كُمُد دست نخورده مانده... کامران_رسول_زاده
بالا