نتایح جستجو

  1. hamid_eli

    [IMG]

    [IMG]
  2. hamid_eli

    [IMG]

    [IMG]
  3. hamid_eli

    بهترین هدیه برای روز مرد چی می تونه باشه !؟

    این دیگه پرسیدن داره خب معلوم جوراب..........
  4. hamid_eli

    [IMG]

    [IMG]
  5. hamid_eli

    به این میگن توت !!!!!

    عجب.................................
  6. hamid_eli

    سلام عزیزم خیلی ممنون

    سلام عزیزم خیلی ممنون
  7. hamid_eli

    ما اینیم دیگه چیکار میشه کرد;);)

    ما اینیم دیگه چیکار میشه کرد;);)
  8. hamid_eli

    معلوم که شناختمت..............................

    معلوم که شناختمت..............................
  9. hamid_eli

    سلام سحر جون یادم میدی چطور خودم تاپیک بزارم بلد نیستم!

    سلام سحر جون یادم میدی چطور خودم تاپیک بزارم بلد نیستم!
  10. hamid_eli

    ارزوهای یک زن.................

    ما اینیم............ ما اینیم............ سوغاتی روزی روزگاری یک زن قصد می‌کنه یک سفر دو هفته‌ای به ایتالیا داشته باشه ..... شوهرش اون رو به فرودگاه می‌رسونه و واسش آرزو می‌کنه که سفر خوبی داشته باشه ..... زن جواب می‌ده: "ممنون عزیزم، حالا سوغاتی چی دوست داری واست بیارم؟" مرد می‌خنده و میگه...
  11. hamid_eli

    فقط تجسم کنید یه توریست بیاد ایران و ببرنش این مغازه

    دوستان حتما این داستان رو بخونید خیلی احساسی و قشنگه دوستان حتما این داستان رو بخونید خیلی احساسی و قشنگه شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه...
  12. hamid_eli

    فقط تجسم کنید یه توریست بیاد ایران و ببرنش این مغازه

    دوستان حتما این داستان رو بخونید خیلی احساس و قشنگه دوستان حتما این داستان رو بخونید خیلی احساس و قشنگه شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می...
  13. hamid_eli

    فقط تجسم کنید یه توریست بیاد ایران و ببرنش این مغازه

    شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخترم ، در را باز کن. مریم جان سالمی ؟؟؟ آخرش داماد طاقت...
  14. hamid_eli

    جمله های زیبا

    داستان عاشقانه یك روز آموزگار از دانش آموزانی كه در كلاس بودند پرسید:آیا می توانید راهی غیر تكراری برای بیان عشق،بیان كنید؟برخی از دانش آموزان گفتند با "بخشیدن "عشقشان را معنا می كنند.برخی "دادن گل و هدیه" و "حرف های دلنشین"را راه بیان عشق عنوان كردند.شماری دیگر هم گفتند "با هم بودن در تحمل...
  15. hamid_eli

    خلوتی با خدا

    بهترين و زيباترين چيزها در دنيا قابل ديدن و لمس کردن نيستند. بايد آنها را با قلبتان احساس کنيد.
  16. hamid_eli

    سبک زندگی جوانان در بیست سال پیش !

    بیمارستان و عشق از لحظه‌ای که در یکی از اتاق‌های بیمارستان بستری شده بودم، زن و شوهری در تخت روبروی من مناقشه بی‌پایانی را ادامه می‌دادند. زن می‌خواست از بیمارستان مرخص شود و شوهرش می‌خواست او همان جا بماند. از حرف‌های پرستارها متوجه شدم که زن یک تومور دارد و حالش بسیار وخیم است. در بین...
  17. hamid_eli

    فقط تجسم کنید یه توریست بیاد ایران و ببرنش این مغازه

    طبق معمول مامانم بابامو صدا زد که بیاد دره شیشه سس رو باز کنه پدرم بعد از کلی کلنجار رفتن نتونست دره شیشه سس رو باز کنه مادرم منو صدا زد و منم خیلی راحت درش رو باز کردم و به بابام گفتم : اینم کاری داشت پدرم لبخندی زد و گفت : یادته وقتی بچه بودی و مامانت منو صدا میزد تو زود تر از من میومدی و کلی...
  18. hamid_eli

    فقط تجسم کنید یه توریست بیاد ایران و ببرنش این مغازه

    وای این دیگه چیه!!!!!!!!!! حالا شایدم توریسته عاشق کله پاچه باشه مریم جون:biggrin:
  19. hamid_eli

    اگر...شاید شناخته می شد

    جالب بود
بالا