نتایح جستجو

  1. نازنین فاطیما

    زندگی بدون عشق مثه چی میمونه؟

    مثل مرده ی متحرک
  2. نازنین فاطیما

    یک جرعه کتاب..

    ??????آن ها كه اسباب كشي و خانه به دوشي را زياد تجربه كرده اند، مجبوربوده اند اين خانه تكاني را يادبگيرند. مجبور بوده اند بلد بشوند كه چطور بارخودشان را سبك كنند. كه آويزان گذشته شان نشوند. زيرآوار نوستالژي بي مصرف خفه نمانند. خانه تكاني يا اسباب كشي فرصتي است براي آن ها كه هنوز نفهميده اند...
  3. نازنین فاطیما

    یک جرعه کتاب..

    ??????همين كه مي داني كسي هست ??????حالا من اين جور خيال مي كنم كه آدم بايد يكي-و فقط يكي-را داشته باشد توي زندگي اش، كه جلوش كم بياورد. يكي كه مشت اش را ببرد جلو، پيشش واكند. كه سري كه برسرگردون به فخر مي سايد را بياورد، باخيال راحت بگذارد برآستانش. نه به ذلت و خاكساري، كه به مهر و فروتني. از...
  4. نازنین فاطیما

    یک جرعه کتاب..

    گاهی اوقات باید بگذری و بگذاری و بروی... وقتی می مانی و تحمل می کنی، از خودت یک احمق می سازی ! #ساموئل_بکت
  5. نازنین فاطیما

    یک جرعه کتاب..

    تکرار مسواک زدن در همه شبها ، دندانها را سفید میکند و تکرار خاطرات در همه شبها ، موها را . . . ﮔـــﺎﻫﯽ ﻋﻤﺮ ﺗﻠﻒ می شوﺩ ؛ ﺑﻪ ﭘـــﺎﯼ ﯾﮏ ﺍﺣﺴﺎﺱ .… ﮔـــﺎﻫﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺗﻠﻒ می شود ؛ ﺑﻪ ﭘـــﺎﯼ ﻋﻤﺮ ! ﻭ ﭼﻪ ﻋـــﺬﺍﺑﯽ می کشد ، ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻫــﻢ ﻋﻤﺮﺵ ﺗﻠﻒ می شود ؛ ﻫــﻢ ﺍﺣﺴﺎﺳﺶ.....! قدر لحظه ها را بدانید و وقت تان را با...
  6. نازنین فاطیما

    خلوتی با خدا

    خدایا به من بیاموز گذشت را به عفووبخشش خودت وبه من بیاموز :gol: مهربانی ووفارا به رحمانیت خودت یا ارحم الراحمین......:gol::gol::gol:
  7. نازنین فاطیما

    خلوتی با خدا

    ممنونم که هوامو داری هرچندکه من...........................................:cry:
  8. نازنین فاطیما

    یک جرعه کتاب..

    آدم یک نفر را می خواهد که بلد باشد زشتی هایش را دوست داشته باشد وگرنه زیبایی را که همه دوست دارند. آدم کسی را می خواهد که صورت آرایش نکرده ی تازه از خواب بیدار شده اش را دوست داشته باشد. زیر چشم های گود رفته ی سیاهش را. زانو و آرنج پینه بسته اش را. ابروهای پر و دست نخورده اش را. دل همه مان کسی...
  9. نازنین فاطیما

    ملاک انتخاب شدن یک دختر برای ازدواج توسط یک پسر چیه ؟

    دیگه دیگه........................................................................
  10. نازنین فاطیما

    ملاک انتخاب شدن یک دختر برای ازدواج توسط یک پسر چیه ؟

    عارهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی فقط مشکل اینه که کسی قدردان نیست:confused::confused::confused:
  11. نازنین فاطیما

    باشه .سه پاس

    باشه .سه پاس
  12. نازنین فاطیما

    ملاک انتخاب شدن یک دختر برای ازدواج توسط یک پسر چیه ؟

    خوب میشن حالا عجله نکنین :D.یعنی...............:smile:;)
  13. نازنین فاطیما

    ملاک انتخاب شدن یک دختر برای ازدواج توسط یک پسر چیه ؟

    بهله ...خوب اعتماد به سقف .میفرمودین برادر............................................................................................................................................................................................................................................................
  14. نازنین فاطیما

    یک جرعه کتاب..

    مردم را که می‌شناسی ! مردم از ترسوها خوششان نمی‌آید‌، اگرچه خودشان چندان هم شجاع نیستند‌. آنها از ضعیف و ناتوان بیزارند‌. اگرچه خودشان هم کمتر قوی و توانا هستند‌. این مردمی که من دیده‌ام خود به خود حامی قدرت هستند . پشت کسی هستند که توانا باشد‌. اما اگر آن قدرت ضعیف شود‌، مردم خود به خود از او...
  15. نازنین فاطیما

    سه پاس بی کران مهندس.

    سه پاس بی کران مهندس.
  16. نازنین فاطیما

    ملاک انتخاب شدن یک دختر برای ازدواج توسط یک پسر چیه ؟

    پسرمسلمون زشت نیست حافظ کل قرآن نباشه عایا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:):)
  17. نازنین فاطیما

    ملاک انتخاب شدن یک دختر برای ازدواج توسط یک پسر چیه ؟

    خوب منم دقیقا طبق ملاکهاتون براتون مورد دارم دیگه .خوب حالا خواهرت طبق ملاکهات برات دیده وپسندیده فقط میمونه که بریم خواستگاری . واینطوریه که مادرپسر یا خواهرش طبق ملاکهای پسره یکی رو درنظرمیگیرن وبعدمشخصات پسرشون رو میگن به خونواده دختر اگه موافقت کردن پسر رو راه میدن که بره بادختر وخونوادش...
  18. نازنین فاطیما

    یک جرعه کتاب..

    سعی کردم به پدر و مادرم توضيح دهم كه زندگی یک هدیه مسخره است. اول زندگی، به این هدیه ارزش زیادی می دهیم؛ تصور می کنیم می توانیم زندگی جاودانه ای داشته باشیم. سپس آن را کم ارزش می دانیم. به نظرمان زندگی، گند و کوتاه می آید و حتی می خواهیم آن را دور بیاندازیم. و در نهایت می فهمیم که زندگی، هدیه...
  19. نازنین فاطیما

    یک جرعه کتاب..

    من از سگ نمی ترسیدم. یعنی مدت ها بود که دیگر نه از دیدنش وحشتی داشتم و نه از لمس کردنش اکراه. رسیدن به این مرحله البته آسان نبود. در فرهنگی که من با آن بار آمده بودم، سگ موجودی بود نجس،که کمترین تماس با او باعث آلودگی میشد و تا غسل نمی کردی برای خودت هم قابل تحمل نبودی. از این گذشته سگ موجودی...
بالا