نتایح جستجو

  1. رجایی اشکان

    هر بار تنهایی ام را باکسی قسمت کردم بارفتنش تنهایی ام چندین برابر شد حالا دیگر در ازدحام تنهایی...

    هر بار تنهایی ام را باکسی قسمت کردم بارفتنش تنهایی ام چندین برابر شد حالا دیگر در ازدحام تنهایی خودم را گم کرده ام بدجور دلم هوای خودم را کرده است منم خط خرچنگ قورباغه رو به ارث بردم از پدرم:razz:
  2. رجایی اشکان

    من به او گفتم: برای جنگ های کوچک تفنگ را انتخاب می کنم و برای جنگ های بزرگ زن را...;)

    من به او گفتم: برای جنگ های کوچک تفنگ را انتخاب می کنم و برای جنگ های بزرگ زن را...;)
  3. رجایی اشکان

    خط در خانواده ی ما ارثی بود. نیاکانمان دور خلاف را خط کشیده بودند کمر پدر بزرگم زیر بار خط فقر...

    خط در خانواده ی ما ارثی بود. نیاکانمان دور خلاف را خط کشیده بودند کمر پدر بزرگم زیر بار خط فقر خمیده بود پدرم در خط تهران – تبریز بود که با خط ریشهای چکمه ایش عاشق خط چشم مادرم شد. به شهر که آمدیم زلزله نیز مثل گاز مثل تلفن خطش را از زیر و روی خانه ی ما عبور داد. عاشق که شدم زدم به خط اعتياد و...
  4. رجایی اشکان

    خلوتی با خدا

    الهی راضیم به رضای تو فقط....
  5. رجایی اشکان

    🔺️🔻 عکس نوشته ها

    :surprised:
  6. رجایی اشکان

    خلوتی با خدا

    امروز ﺧــــــــــــــــــــــــــــــــــــــﺪﺍ ﺍﺯﻡ پرسید: ﺣﺎﻝ ﻭ ﺭﻭﺯﺕ ﭼﻄﻮﺭﻩ؟ گفتم : خیلے ﺧـــــــــــــــــــــــــــــــﻮبہ ... همہ چے ﺁﺭﻭﻣــــــــــــــــــــــہ ... خدام خندید و گفت : خیلے پـــــــــــــــــــــﺮﺭﻭیے (!):redface:
  7. رجایی اشکان

    بالشم را که می تکانم گرد و خاک گریه بلند می شود؛ گوش بالش هم از شنیدن گریه های من پر است؛ رها...

    بالشم را که می تکانم گرد و خاک گریه بلند می شود؛ گوش بالش هم از شنیدن گریه های من پر است؛ رها کرده اند مرا همہ ای که هیج کسم نبودند هرگز.. ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺖ ﺍﺳﺖ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻡ! ﺩﻟــــــﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺒﺎﺭﻡ، ﮐﺴﯽ ﻧﭙﺮﺳﺪ ﭼﺮﺍ؟ ﺗﻮﭼﻪ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ! ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺍﺩﺍﯼ ﺯﻧﺪﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻭﺭﻡ، ﺗﻈﺎﻫﺮ ﺑﻪ ﺷﺎﺩﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ، ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻢ ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻪ...
  8. رجایی اشکان

    یک جرعه کتاب..

    گم شدن که فقط توی یک شهر و خیابان و کوچه اتفاق نمی افتد آدم ممکن است خودش را هم گم کند. ممکن است یکروز که داری دلی دل کنان توی خودت بی خیال قدم میزنی دست خودت را ول کنی و خودت را گم کنی. نگو نه،که آدم اگر آدم باشد ،خودش را گم میکند گاهی، آدم اگر آدم باشد راهش را هم گم میکند به بیراهه میرود گاه...
  9. رجایی اشکان

    عشق هاي از دست رفته آوازهايي غم انگيزند دهان ها را تلخ مى كنند و تلخ مى كنند جهان را و جهان به...

    عشق هاي از دست رفته آوازهايي غم انگيزند دهان ها را تلخ مى كنند و تلخ مى كنند جهان را و جهان به باغ ليمو مى ماند بعد از اين خواب هاي پاره شده. رسول_يونان
  10. رجایی اشکان

    عشق هاي از دست رفته آوازهايي غم انگيزند دهان ها را تلخ مى كنند و تلخ مى كنند جهان را و جهان به...

    عشق هاي از دست رفته آوازهايي غم انگيزند دهان ها را تلخ مى كنند و تلخ مى كنند جهان را و جهان به باغ ليمو مى ماند بعد از اين خواب هاي پاره شده. رسول_يونان
  11. رجایی اشکان

    عشق هاي از دست رفته آوازهايي غم انگيزند دهان ها را تلخ مى كنند و تلخ مى كنند جهان را و جهان به...

    عشق هاي از دست رفته آوازهايي غم انگيزند دهان ها را تلخ مى كنند و تلخ مى كنند جهان را و جهان به باغ ليمو مى ماند بعد از اين خواب هاي پاره شده. رسول_يونان
  12. رجایی اشکان

    خلوتی با خدا

    خدایا ...! حجم دلتنگی هایم وسیع است و پر و بالم بسته ... دلم آرامش میخواهد ... ذره ای ... لحظه ای ... آغوشی بی دغدغه تر از آغوشت سراغ ندارم ، مرا در حریم آغوشت جا کن ... که بسیار محتاج تسکینم ... :cry:
  13. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  14. رجایی اشکان

    [IMG]

    [IMG]
  15. رجایی اشکان

    دختری که موهایش را کوتاه کرده ترسناک است. دختری که می‌داند دیگر موهایش روی شانه‌هاش نمی‌افتد؛...

    دختری که موهایش را کوتاه کرده ترسناک است. دختری که می‌داند دیگر موهایش روی شانه‌هاش نمی‌افتد؛ که می‌داند وقتی باد بیاید نمی‌شود موهایش را با دست از روی صورتش جمع کند؛ که می‌داند دیگر نمی‌تواند جلوی آینه بایستد و سرش را با شدت خم کند تا موهایش همه به سمت پایین بیایند. دختری که این همه فکر توی...
  16. رجایی اشکان

    دختری که موهایش را کوتاه کرده ترسناک است. دختری که می‌داند دیگر موهایش روی شانه‌هاش نمی‌افتد؛...

    دختری که موهایش را کوتاه کرده ترسناک است. دختری که می‌داند دیگر موهایش روی شانه‌هاش نمی‌افتد؛ که می‌داند وقتی باد بیاید نمی‌شود موهایش را با دست از روی صورتش جمع کند؛ که می‌داند دیگر نمی‌تواند جلوی آینه بایستد و سرش را با شدت خم کند تا موهایش همه به سمت پایین بیایند. دختری که این همه فکر توی...
  17. رجایی اشکان

    🔺️🔻 عکس نوشته ها

    فکر میکردم قهرمانان چهارشانه و ورزشکارند... اما پیرمردی دیدم که نه چهارشانه بود و نه ورزشکار فقط مرد بود مرد ! چه خوشبختند آنان که به پای هم پیر می‌شوند، نه به دست هم
  18. رجایی اشکان

    خلوتی با خدا

    ‌پروردگارا ..! بزرگ شدن کار سختی است..! هر گاه مرا لايق بزرگ شدن دانستی، به من دانشی ببخش تا رويای هيچکس را نابود نکنم و برای قلب تمامی انسان ها ارزش قائل شوم تا بزرگتر شدنم به انسان‌تر شدنم معنا دهد ...آمین
بالا