نتایح جستجو

بفرمایید گر چه دیگه زمانی نمونده برام شمارش معکوس شروع شده :(

یا کافیه چند روز نباشی:cry:

بله البته نه اونقد که شما لباتونو کج کردید:smile:

بله دوتاااااااااااااااااااا

خدایا ممنون که یه بار دیگه تونستم بیام و دوستان عزیزم رو ببینم تو این صفحه مجازی:redface:

وقتی زیرسیگاری ها را شستند و پاک کردند ما سیگار کشیدن را ترک کردیم. وقتی به ما گفتند که کتابهای مقدس، قمار کردن را از گناهان شمرده اند، ما ورقها را سوختیم .با نخستین نسخهء سرزنش آمیز یک طبیب، ما شرابخواری خوش شبهایمان را کنار گذاشتیم و چون داستان دستگیری بی کسان و یتیمان را در ساده ترین...

سلام عذرخواهی میکنم بابت غیبت چند روزه ام لینک باشگاه باز نمیکرد :)

سلام عذرخواهی میکنم بابت غیبت چند روزه ام لینک باشگاه باز نمیکرد الانم یکی از دوستان لینک رو برام ایمیل کرد

سلام عذرخواهی میکنم بابت غیبت چند روزه ام لینک باشگاه باز نمیکرد الانم یکی از دوستان لینک رو برام ایمیل کرد:gol:

سلام عذرخواهی میکنم بابت غیبت چند روزه ام لینک باشگاه باز نمیکرد الانم یکی از دوستان لینک رو برام ایمیل کرد

سلام ممنون از پیامهای گرم و زیباتون:redface:

زندگی کردن را به ما یاد نداده اند. در مورد کائنات می توانیم ساعت ها حرف بزنیم ولی از پس ساده ترین مشکلات زندگی مان بر نمی آییم. بزرگ شده ایم ولی تربیت نشده ایم. رویای_تبت فریبا_وفی

ســ ـلـامـتـے مــجازی هــایـی ڪه بــیشــتر از واقــعــے بهــشوڹ نـــزډیـڪ شــدیـ ـم...

خدایا.... حوصلہ ندارمـ به این و اون توضیح بدمـ چمہ پَسـ یہ لبخند مصنوعے یہ زندگے دروغے حالـِ منـ خوبهـ اصلن خوب چیه من عالے ۅڶے ٺؤ باور نڪن:confused:

گاه دلـــــــم ميگيرد ازصداقتـــــم كه هيچكس لايــــــق آن نيست..... گاه دلــــــــم تنگ ميشودبراي وعــــده هايي كه ميدانستم نيست اما براي دلخوشيم كافــــي بود.... گاه دلــــــــم ميگيرد از سادگـــــي هايم.... گاه دلـــــــم ميسوزد براي وفـــــــاداري هايم... گاه دلـــــم ميسوزد براي...

چه مي‌شود کرد دنيا همين خرابه بود که به ما دادند و ما به دست‌ خود خراب‌ترش کرديم با هم نساختيم هر يک خانه‌اي بنا کرديم با ديوارها و دري که پشت‌شان پنهان شديم و هرگاه دلتنگ مي‌شديم در را باز مي‌کرديم به اميدِ ديدار با ديوارِ روبه‌رو شهاب_مقربين

چه مي‌شود کرد دنيا همين خرابه بود که به ما دادند و ما به دست‌ خود خراب‌ترش کرديم با هم نساختيم هر يک خانه‌اي بنا کرديم با ديوارها و دري که پشت‌شان پنهان شديم و هرگاه دلتنگ مي‌شديم در را باز مي‌کرديم به اميدِ ديدار با ديوارِ روبه‌رو شهاب_مقربين

سلام بله البته با این خطم باید دامپزشک میشدم:D

سلام ممنون ببخشید دیشب رفته بودم که پیام گذاشتید:redface: