نتایح جستجو

بابا جون گفتم "گاهی" به سیگار پک میزنم.. خب من که CD نیستم که یه سره آهنگ بزنم، یه لحظه دستم رو میارم بالا و یه پک میزنم، بعد ادامه میدم. با اون دست که آکورد میگیری نه ها.. با اون که پیک رو میگیری، پیک رو با شست و اشاره میگیری، سیگارم بین انگشت اشاره و انگشت وسط. حالا نری یاد بگیری ها..!! بهت...

من گفتم تصادف یعنی مرگ مغزی؟؟؟!:eek: شما واقعا اینقدر بد متوجه میشی یا عمدا همه چیز رو اینجور وانمود میکنی؟ من فقط یه مثال زدم.. بله مرگ مغزی میتونه در اثر تصادف هم ایجاد بشه، این رو بازم میگم.. ولی این خیلی فرق میکنه با اینکه تصادف یعنی مرگ مغزی! مطمئن باشید همچین حرف غیر منطقی و غیر عقلایی از...

این یعنی تحمیل؟ عزیزم شما در درک معانی واژه ها و عبارات دچار اشکال شدید.. تحمیل همرا با اجباره و اگه من مثلا میگفتم : شما باید امروز کارتاتون رو پس بدید... حق با شمابود.. اما به این چیزی که من گفتم میگن "پیشنهاد" در پذیرش یا رد یک پیشنهاد هم همه مخیرند.

عزیزم هیچ ربطی به انکار خدا نداره.. این چه حرفیه که شما میزنید؟ یعنی شما میگی خدا میاد جلوی اون گردن کلفته رو میگیره که ما رو به خاطر فرزندش قربانی نکنه؟ و اگه ما اینو قبول نکنیم خدا رو انکار کردیم؟ خیلی خیلی عذر میخوام اما این حرفت خیلی اشتباهه.. انسان داری اختیار در انجام نیک و بده و خدا هم در...

تنها نشسته خسته و گیتار میزنم گاهی پکی عمیق به سیگار میزنم یک لحظه باز یاد تو افتادم و کنون پیشانی از دریغ، به دیوار میزنم یادت دوباره در دلم آشوب کرد و رفت تا صبح آه میکشم و زار میزنم .... متاسفانه اشعاری که قبلا سروده بودم و حاوی کلمه سیگار بودن تا قبل از این پست تموم شدن.. بنابراین مجبور...

قربون چشبت برم که اینقدر حرف گوش کنی بابا جون، اما از صهیونیستا دفاع نکن.. مگه نمیدونی که مهمترین مساله دنیا نابودی صهیونیستها و خوشبختی اعراب فلسطینه؟ من و تو و بقیه مردم در درجه بعدی اهمیت هستیم. پس صهیونیستا هر چی سرشون بیاد حقشونه.. یاد گرفتی؟ آفرین بابا جون..

دقیقا من هم همین رو میگم! اگر هرجا غیر از ایران بودم و یا ایران توی هر شرایطی بجز این بود که هست، اینقدر مخالفت نمیکردم و پاش نمی ایستادم. ضمنا خواست خدا که درسته.. اما نمیشه ما بپریم توی چاه و بگیم اگه خواست خدا باشه زنده میمونم.. خودمون هم باید با عقلمون بسنجیم و از خطرات دوری کنیم:gol:

امیدوارم که سر این 2 راهی زیاد معطل نشی و به سرعت راهی رو انتخاب کنی که باعث شه با مرگ طبیعی دنیا رو ترک کنی. من هم مثل شما ازین مطلی نگرانم.. برای همین هم نه تنها خودم، که به هیچ یک از عزیزانم اجازه نمیدم که به هیچ قیمتی دست به این کار بزنن. حتی اگه کسی بگه احتمالش هم کمه که این خطر پیش بیاد،...

دوست عزیزم من که نگفتم میترسم قلبم رو به یه قاتل بدن.. من فکر میکنم شما اصلا متوجه حرف من نشدی.. من 2 مطلب رو توی اولین پستم توی این تاپیک گفته بودم که هیچکدومشون اینی که شما گفتین نیست. حرف من دقیقا همونه که دوست خوبم Pme توی پستش از من به صورت پر رنگ نقل کرده.. یه قسمت از اولین پستم رو برات...

نه کوچولو.. خیلی هم خطرناکه.. با آبنبات فرق میکنه.. یه وقت بهش دست نزنی ها؟ آفرین.. من این شعرا رو میگم که صهیونیست ها رو گول بزنم که برن سیگاری شن.. آباریکللا:smoke:

حالا که میروم برسم انتهای شب با من بیا که گم نشوم لابلای شب وقتی کنار پنجره سیگار می کشم پر میشود ز درد دلم، ریه های شب ... نه بابا اینجوریم که میگید نیست، کارای شما هم قشنگه، فقط کمی ایراد عروضی داره، ولی از بار معنایی چیزی کم نداره

:w15:دوستان توصیه میکنم که حتما به آمار نظرسنجی هم یه نگاهی بندازین.. انگار خیلی ها با من هم عقیده ان ولی چیز دیگه ای نوشتن! 52% از دوستان گفتن نه و فقط 32% گفتن آره!:w15:

سپاسگذارم.. از هم صحبتی با شما بسیار مشعوف و مفتخر شدم..

خطی سیاه و سرد به دیوار می کشم از غصه تو یکسره سیگار میکشم سیگار آخریست، سیانور با توتون این زهر را به یاد تو اینبار میکشم .... باشه سعی میکنیم.. این چطور بود;) شما هم اینا که نوشتین اشعار خودتون بود؟

آره عزیزم حرف منم از اول همین بود.. اگه اینجا ایران نبود آره.. ولی حتی اون راهم که شما میگی خطرناکه.. فرض کن شما بنویسین که فقط به کسایی اهدا بشه که خانواده ات اجازه بدن.. بازم ممکنه در صورتی که قلب شما یا عضو دیگه ای مورد نیاز یه آدم کله گنده یا یه حیوون با نفوذ باشه، خانواده ات رو دوره میکنن و...

بداهه: اگرچه سنگدل و بی محبتم خوانی دلیل سرکشی ام را که خوب می دانی؟ چگونه جان عزیزان خود ندارم دوست؟ در این حکومت حیوان سرشت شیطانی نه اینکه نفس عمل را پلید پندارم ولی کنون که برادر درون ایرانی به جان مادر خوبم_که دوستش دارم_ء اگر که زیرِ زمین قلب خود بپوسانی سزا ترست ازینکه بمیری و قلبت به جا...

دو قدم مانده به آتش شدنم تا سیگار وعده دارد بدن منجمدم با سیگار چون که از خون و جنون و عطش آمیخته است می شناسد دل بی طاقت ما را سیگار ........ اوه اوه.. 30تا... پس باید حسابی جلوت شاگردی کنم:w05:

ای بابا.. آدم زن بگیره، براش خونه و ماشین و نفقه و همه چی هم فراهم بکنه.. بعد واسه یه چایی آوردن اینهمه غر غر بشنوه و بره قهوه خونه؟ دخترای این دور و زمان چه پر رو و پر توقع شدن!:w09: نه دیگه، دیگه واقعا باید من رو از لیست کیس های مناسبت واسه ازدواج خط بزنی.. از این حرفات دیگه نمیتونم چشم پوشی...

من که نفهمیدم منظورت تایید بود یا تخریب.. آخه حرفت یه چیزه و شکلکت یه چیز.. ولی اگه منظورت تصدیق بود ممنونم.. معلومه که شما منطقی با حرفام برخورد کردی

جانا سخن از زبان ما می گویی:cry: