نتایح جستجو

باشه..:cry: وقتی دیدمت که رفتی اونجوری نشستی توی کاسه، بدجوری متحول شدم. اگه من بمیرم کی بیاد تو رو از توی کاسه در بیاره.. ضمنا گولم زدی ها.. من در دستشویی رو قفل کردم و تو باغچه هم نذاشتم بری، ولی نمیدونستم که باید کاسه ها رو هم جمع کنم.. راستی توی اون پارچی که کنارته که کاری نکردی؟ من صبح از...

گزینه ها ناقصه عزیزم.. یک گزینه با این عنوان میخوام: همین جا بمانیم و اینقدر پست و تاپیک بزنیم تا خودشون بیان و از ما خواهش کنن تا مذاکره کنیم. یعنی تا میتونیم فشار بیاریم.. اخراج هم شدیم اکانت جدید بسازیم

کی میدونه که باشگاه چند تا عضو داره؟ ما فقط 240 نفر هستیم اگه هممون همین الان هم اینجا رو ترک کنیم ککشون هم نمیگزه.. من با نظر آرش موافقم.. تا میتونیم پستای سیاسی خفن بزنیم.. تاپیک های سبز بزنیم.. یکی رو بستن یکی دیگه باز کنیم.. اخراج شدیم اکانت جدید بسازیم.. ضمنا نمایندمون با ادمین صحبت کنه و...

لطفا لینک بده.. پیداش نمیکنم

ای بابا.. شما متوجه منظورم نشدی عزیزم.. اصلا نیاز نیست طرف مرگ مغزی بشه که، اونی که نیازمند بدن شماست، میاد با ماشین میزنه به شما، بعد خودش میرسونت بیمارستان، بعد هر عضویت رو که لازم دارن برمیدارن، بعد به خونتون زنگ میزنن میگن بچه مرگ مغزی شده بود و چون کارت داشت اینکار رو کردی. شما که میدونی...

اون که به جاش.. دیابت هم حتما میگیرم.. تا 3 سال دیگه.. آخه پدرم هم دیابت داره.. توی سن من که بوده همینجوری چای با قند میخورده.. :(

;):gol:نه خانوم.. دعوا چرا؟ داشتیم اختلاط میکردیم دیگه

خب ابن که شد همون که من میگم دختر خوب؟ :redface: شما گفتی این مشکلات همه جا هست، من گفتم فرقش اینه که اینجا گوش شنوایی نیست که داد مظلوم رو بشنوه

عزیز دلم همه قبول دارن که همه جای دنیا مشکلات هست، اما در حد معقول و متعادل.. و از اون مهمتر اینکه هرجای دنیا که مشکلاتی هست، مرجعی هم هست تا به اون مشکلات رسیدگی کنه.. جایی هم هست که گله مردم رو بشنوه و اگه کسی پاشو از قانون فراتر گذاشت، بشه ازش شکایت کرد، حتی اگه شخص خاطی رییس جمهور باشه...

عسل.. آره خوبه. احتمالا ضررش از قند کمتره.. اما هیچی جای قند رو واسه چای نمیگیره. ضمنا یه اشکالی هم داره. برای شما که چایی خور نیستید صرف میکنه اما برای یکی مثل من که روزی 7یا8 لیوان چای میخورم، روزی 8تا قاشق عسل میشه.. یعنی حدود یه لیوان عسل که میشه حدودا 250 گرم. با احتساب کیلویی 11000 تومن...

روی چشم.. حتما به شما اطلاع میدم و اطلاعات کاملش رو خدمتون عرض میکنم. اگر هم بشه به دستتون میرسونم.:gol:

دیگه نشد.. اومدی و نسازی ها.. اصلا اون آبنباتا رو که بهت دادم پس بده ببینم؟ اصلا بدو برو مشقات رو بنویس، چه معنی داره بشینی به حرف بزرگترت گوش بدی؟:mad: اصلا اینجا تاپیک چایی خوریه، چه معنی داره که یه فسقلی بیاد اینجا؟ نکنه تو وقتی چشم منو دور میبینی چایی هم میخوری؟ حالا که اینجوری شد شب در...

سپاسگذارم.. حتما کتابش رو پیدا میکنم.. مطمئنم که این شعر توی کتب درسیمون نبوده، چون من در دوران مدرسه کتاب ادبیات رو قبل از شروع سال تحصیلی از حفظ میشدم.. اما به هر حال قشنگ بود و پیداش میکنم.. ممنون:gol:

آفرین عسل بابا.. حالا چند تا راز دیگه هم در آینده از من میفهمی.. مثلا وقتی تو رو با خودم میبرم سر قرارم توی پارک... اگه همینجور رازدار باشی، اون دوچرخه قرمزه رو هم برات میگیرم.. آباریکللا فندق بابا:D

خدای من... چقدر زیبا بود.. خیلی لذت بردم.. چرا فکر کردی باید این رو همه شنیده باشن؟ راستی سروده کیه؟ از چه کتابی؟

نه دیگه... همه اش که سیگاری نمیشه که.. شاید اسم سیگار توی 3 یا 4تاش اومده باشه.. این دو - سه تا شعر آخر رو که اینجا نوشتم همین الان گفتم، وگرنه اونقدر هم کار سیگاری ندارم.. ضمنا بابایی؟ مگه تو نمیدونی که خبر چینی چقدر بده؟ وای وای.. بچه هایی که اینکار رو بکنن میرن جهنم توی وان شیطون شنا میکنن...

قوربون معرفتت آقا.. منم خیلی خوشحال شدم و و کاراتون فیض بردم.. شبت به خیر وخوشی

:warn:

خوبه دیگه.. من از اون باباهایی هستم که به استفاده از خشونت در تربیت بچه ها اعتقاد دارم.. یعنی وقتی کار خوب کردی بهت آبنبات میدم، وقتی کار بد کردی از پنجره پرتت میکنم بیرون.. اینجوری هم "مجبوری" بابایی رو دوست داشته باشی، هم "مجبوری" به حرفاش گوش کنی:smoke:

امشب دوباره بی تو، این داستان و سیگار سر درد و بوی الکل، در استکان و سیگار اینبار مرگ حتمی است، کارم دگر تمام است سوگند میخورم من، برعشق و جان و سیگار تا قبل مرگ هم هیچ، از این جهان نخواهم جز استکان و الکل، یه لقمه نان و سیگار ....... ممنونم عزیزم لطف داری.. آره 2تا مجموعه غزل دارم