ممنون دوست عزیز اما مشکل ما ادما اینکه که میخوایم حقیقتو لمس کنیم، حقیقتو باید حس کرد..... اگه بفهمیم خدا رو میشه تو زیبایی یه اثر علمی یا هنری، تو اشک یتیم، تو لبخند مادر دید خیلی از مشکلا حل میشه.......
در ضمن ما به دنیا اومدیم که تفکر کنیم........
این دوست عزیز ما که منکر همه چیزه و میگه کسی چیزی رو خلق نکرده بهتره بدونه داره علم فیزیک رو نقض میکنه چون به قول خودش هر چیزی یه منشعی داره، اسم منشع عالمم خدا گذاشتن..... حالا باید بفهمی خدا یعنی چی......
جای این همه کتاب خوندن فکر کن دوست عزیز.......
دوست از سوالت ممنون اما این سوالا مارو فقط از حقیقت دور میکنه چون تو سوال جوابم هست، یه جور می خواین بگید خلقت اجباری........... بحث طولانیه اما اینقد بگم که ما اگه هستیم و نفس میکشیم اراده خداییم.....
اراده خدا فقط با خداست...... خلقت اجباری بی معنیه، همین طور که الان هستی میتونی نباشی......
ببینید من قبول دارم که زندگی این دنیا مهمه، اصلا انسان آفریده شد که زندگی اجتماعی کنه و طبق حرف شما بیشتر آیه های قرآن راجع به مسائل اجتماعیه...... اما شما از چند مسئله قافل هستید......
اگه قرار بود همه چی یه دست باشه دیگه آفرینش بی ارزش بود، همه چیه خدا رو حکمته، اگه به یکی ثروت داده چیزای دیگه...
اون کسی که این سوالو پرسیده خیلی حقیرانه به خدا نگاه کرده، ثروت مادی یا فقر مادی ما آدما ربطی به عدل خدا نداره، مگه اینه بخوایم خدا رو در حد مادی پایین بیاریم......
مهم نتیجه عمله که اون دنیا به کی چی میدن، اگه این دنیا که فقط یه خوابه کوجیکه کسی چیزی کم داشت، او دنیا که بی انتهاست جبران...
عاشقی را هست آغاز و ندارد آخری / در کف این چاه یابی آسمان دیگری
گرچه عاشق در رهش اُفتان و خیزان میرود / نیست عیبش، چون همی دارد هوای دیگری
تا ببیند روی محبوب جملگی خامُش شود / تا که شوق یار باشد خیز گیرد یک دمی