آنها که با گذشته من آشنا نیستند تعجب میکنند که چرا من موقعی که ناراحت میشم یا بغض گلومو میگیره , میرم بهشت زهرا؟
اونا نمیدونن که من میرم سر مزار پدرم می نشینم و آروم میشم.
حتی ازش میخوام که کمکم کنه تا بتونم روی پام بایستم. و او تا بحال هیچوقت حرف منو زمین نیانداخته.
امیدوارم روح بلند پدر شما...