نتایح جستجو

دستمال خیس ارزوهایم را فشردم... همین ۳ قطره چکید : "با من بمان"

دلتنگی‌هایم را زیر دوش حمّام می‌بَرم، بُغضم را میان شُرشُر آبِ داغ می‌ترکانم، تا همه فکر کنند قرمزیِ چشمانم از دم کردنِ حمّام است...

أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوء

لازمست احتمال چندین جور/ که محبت هزار چندینست

دلم ز غم پر و جامم ز باده، جای تو خالی که بنگری که چه همصحبتی به جای تو دارم

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

پرسه زدن در خیالت زیباترین نیاز من است هوایم باش که نفسم نگیرد!

نه کسی منتظر است... نه کسی چشم به راه... نه خیال گذر از کوچه ی ما دارد ماه... بین عاشق شدن و مرگ مگر فرقی هست! وقتی از عشق نصیبی نبری غیر از آه....

تو نیز باده به چنگ آر و راه صحرا گیر که مرغ نغمه سرا ساز خوش نوا آورد

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

بچه هاااااا برد تیم ملی هم تبرییییییییک میگم:w33:

مبادا به بند آویزی رخت خاطره ام را! گردبادهای فراموشی حرمت نمی شناسد....

خسته ام از نوشتن کاش بودی و میشد ش ک س ت این سکوت سنگین را....

خیالت را میفرستی در میان رویاهایم که چه شود؟ که نبودنت را به رخم بکشی؟؟:cry:

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را من آن شیخ سیه روز که در آخر، لای موهای تو گم کرده خداوندش را

سهم من از تو عشق نیست، ذوق نیست، اشتیاق نیست همان دلتنگی بی پایانی ست که روزها آواره ام میکند و شبها دیوانه ...

آتش اندر درون شب بنشست که تنورم مگر نمی تابد

تن چون موی را خواهم به گیسوی تو پیوستن بدین تقریب خود را خواهم افگندن به پهلویت

أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ