نتایح جستجو

الان که این تاپیک و دیدم تصمیم گرفتم برم بخوابم چون اسمش هم که می یاد من خوابم میگیره ...

چرا لاغر جان نازک بدن:w15::w15::w15: بیلمزو نمیگی؟

خواهش میکنم من که خودم کلی خندیدم .حالا دوست دارم بدونم اسم دخمل شما چیه؟ می شه این خانم را به ما معرفی کنی؟

مشکل اینجاست که در تالار ادبیات ایجاد تاپیک مجوز میخواهدو گرفتن مجوز از تایید صلاحیت شورای نگهبان سخت تر است

وای که اگه به این نازی هم باشه بهش بگی لبوی مامان....

عرعر - توله شیر..

[IMG]

اگه یه خانم در دوره جوانی به یه سیب سرخ مثل این تشبیه بشه فکر می‌کنید این خانم در زمان پیری چه شکلی میشه؟ . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

زير خاكستر زير خاكستر ذهنم باقي ست آتشي سركش و سوزنده هنوز يادگاري است ز عشقي سوزان كه بودم گرم و فروزنده هنوز عشقي آنگونه كه بنيان مرا سوخت از ريشه و خاكستر كرد غرق درحيرتم از اينكه چرا مانده ام زنده هنوز گاهگاهي كه دلم مي گيرد پيش خودم مي گويم آن كه جانم را سوخت ياد مي آرد از اين بنده هنوز...

دولت پير مغان باد كه باقي سهلست ديگري گو برو و نام من از ياد ببر

نه تو مي پايي، و نه كوه. ميوه اين باغ: اندوه، اندوه گو بترواد غم، تشنه سبويي تو. افتد گل، بويي تو اين پيچك شوق، آبش ده، سيرابش كن. آن كودك ترس، قصه بخوان، خوابش كن. اين لاله هوش، از ساقه بچين. پرپر شد، بشود. چشم خدا تر شد، بشود. و خدا از تو نه...

این هم کادوی من تولدتون مبارک

تیمار غریبان اثر ذکر جمیل است جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست

باغ باران خورده مي نوشيد نور لرزشي در سبزه هاي تر دويد : او به باغ آمد ، درونش تابناك ، سايه اش در زير و بم ها ناپديد *** شاخه خم مي شد به راهش مست بار . او فراتر از جهان برگ و بر . باغ ، سرشار از تراوش هاي سبز . او ، درونش سبزتر ، سرشارتر. *** در سر راهش درختي جان گرفت . ميوه اش همزاد همرنگ...

راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد شعری بخوان که با او رطل گران توان زد بر آستان جانان گر سر توان نهادن گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد

من را به غیر عشق به نامی صدا نکن غم را دوباره وارد این ماجرا نکن بیهوده پشت پا به غزلهای من نزن با خاطرات خوب من اینگونه تا نکن

در ازل هر کو به فیض دولت ارزانی بود تا ابد جام مرادش همدم جانی بود

سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود