نتایح جستجو

  1. taraneh_de

    وقتی شانس در خونتونو میزنه...

    :surprised:
  2. taraneh_de

    مشاعرۀ سنّتی

    در این فکرم من و دانم که هرگز مرا یارای رفتن زین قفس نیست اگر هم مرد زندانبان بخواهد دگر از بهر پروازم نفس نیست
  3. taraneh_de

    مشاعرۀ سنّتی

    در این فکرم که در یک لحظه غفلت از این زندان خامش پر بگیرم به چشم مرد زندانبان بخندم کنارت زندگی از سر بگیرم
  4. taraneh_de

    مشاعرۀ سنّتی

    مجلس غم ساخته است و من چون بید سوخته تا به من راوق کند مژگان می پالای من
  5. taraneh_de

    مشاعرۀ سنّتی

    می بندمت به بند گران غم تا سوی او دگر نکنی پرواز ای مرغ دل که خسته وبی تابی دمساز باش با غم او، دمساز
  6. taraneh_de

    مشاعرۀ سنّتی

    دل گمراه من چه خواهد کرد با بهاری که میرسد از راه یا نیازی که رنگ می گیرد در تن شاخه های خشک و سیاه
  7. taraneh_de

    مشاعرۀ سنّتی

    در طلب کوش مده دامن امید ز دست دولتی هست که یابی سرراهی گاهی
  8. taraneh_de

    مشاعرۀ سنّتی

    ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
  9. taraneh_de

    مشاعرۀ سنّتی

    شکر ایزد که به اقبال کله گوشه ی گل نخوت باد دی و شوکت خار آخر شد
  10. taraneh_de

    مشاعرۀ سنّتی

    نگاه کن تمام هستیم خراب می شود شراره ای مرا به کام می کشد مرا به اوج می برد مرا به دام می کشد
  11. taraneh_de

    مشاعرۀ سنّتی

    اجرام که ساکنان این ایوانند اسباب تردد خردمندانند هان تا سر رشته خرد گم نکنی کانان که مدبرند سرگردانند
  12. taraneh_de

    مشاعرۀ سنّتی

    دل در این پیرزن عشوه گر دهر مبند کاین عروسی ست که در عقد بسی داماد است
  13. taraneh_de

    مشاعرۀ سنّتی

    نگاه کن که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب می شود چگونه سایه سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب می شود
  14. taraneh_de

    مشاعرۀ سنّتی

    تامل کنان در خطا و صواب به از ژاژخایان حاضر جواب
  15. taraneh_de

    مشاعرۀ سنّتی

    یکی نماند کنون زان همه ، بسود و بریخت چه نحس بود همانا که نحس کیوان بود
  16. taraneh_de

    مشاعرۀ سنّتی

    تو خود را گمان برده ای پرخرد انائی که پر شد دگر چون برد؟
  17. taraneh_de

    مشاعرۀ سنّتی

    تا غبار سر کویت نشوم ننشینم وگرم خود همه بر باد هوا باید رفت
  18. taraneh_de

    مشاعرۀ سنّتی

    تو گفتی آسمان دریاست از سبزی و بر رویش به پرواز اندر آوردست ناگه بچگان عنقا
  19. taraneh_de

    مشاعرۀ سنّتی

    تو رودکی را ای ماهرو کنون بینی بدان زمانه ندیدی که این چنینان بود
  20. taraneh_de

    هی یکم میخونم. امتحانامونو دادیم. ریاضی رو افتادم!!

    هی یکم میخونم. امتحانامونو دادیم. ریاضی رو افتادم!!
بالا