با من بمان ای همسفر
با من که از ره خسته ام
با جام لبریز نگاهت
از خسته خود رسته ام
با من بمان ای همزبان
تو این شب دلواپسی
با من که تنها مانده ام
در لحظه های بی کسی
ای یادگار از تو غرور زخمی ام
ای فارغ از من فارغ از یادت نیم:cry:
بر من رقیبم را پسندیدی ولی
شادم که میدانی و میدانم کیم...