نتایح جستجو

شب بخیر ما رفتیم....

کوچیک شما "اکبر"

همون دهه ی اول دی ماه !! بیخیال آجی.... تاحالا برام جشن تولد نگرفتن .... عادت ندارم. بازم ممنون:gol::gol:

فک کنید راه رفتنی صدای قرچ قرچ دندونا بیاد.............!!!

نزدیکه....

ناقلا ... خب بسه دیگه داریم منحرف میشیم.....من رفتم یه جا دیگه

تو دقتت پایینه دیگه ...همون شکلک یه دنیا حرف داشت!!!

آره جون عمه ات ...!!!!!

چیه ؟؟ خب راس میگم دیگه گل گفتی ...البته پسرام بدونن بهتره

چرا حسود..... بابا بخدا برا من یه ربع تولد میگرن وسلام..... اونم چه تولدی!!! ساعت 6 عصر یادشون میفته تولدمه ....بعد آقام میره شام میخره میخوریم!!!!

الهی.....ببین چه گریه ای کرده

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

:surprised:.............:eek:

بابا مگه این تولد تموم نشد!!!!!!!!!

موافقم ... یه حد ومرزی باید بین زن ومرد باشه

نه تو می مانی و نه اندوه و نه هیچیک از مردم این آبادی... به حباب نگران لب یک رود قسم، و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت، غصه هم می گذرد، آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند... لحظه ها عریانند. به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.....:gol::gol:

واقعا؟؟ نمیدونستم:redface:

ایشاا... هرچه زودتر سلامتی خودشون رو بدست بیارن ودوباره بر گردن باشگاه.....:gol: ممنون از اطلاع رسانیتون.... حتما دعاش میکنیم....