فاش می گویم و از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم...
طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق
که در این دامگه حادثه چون افتادم...
من ملک بودم وفردوس برین جایم بود
آدم آورد به این دیر خراب آبادم ...
سایه طوبی و دلجویی حور ولب حوض
به هوای سر کوی تو برفت از یادم...