نتایح جستجو

آره :w11: ولی خدایش حال کردییییییییییییییییییییییییییییی

دیدی شیطون رفت تو جلدت بهم توهین کردی، برادر دراز بکش الان توم منفجر میشی، چون شیطون رو به درونت راه دادی میبینی دست خودمونه، شیطون که شاخ و دم نداره، این مایم که باید بتونیم کنترلش کنیم و تا خودمونم نخوایم هیچ آیه و حدیثیم نمیتونه کمکمون کنه

آره میفهمم چی میگید، خواستم از اون شکل ادبیش خوارجش کنم.... جمع باید کرد اجزا را به عشق*** تا شوی خوش چون سمرقند و دمشق

اینجوری شیطان منفجر میشهههههههههههههههههههههههههههههه

خوب دوباره مجبورم عشق رو منکر بشم، اینجوری قابل فهم تره، البته برا خودم عشق یه چیزی بین کشک و دوغه....................

مطلب خاصی از دکتر الان به خاطرم نمیرسه ولی وقتی یاد کتاب کویرش میفتم حس و حال خاصی بهم دست میده این کتاب خدایش هم از نظر ادبی و هم از دید عرفانی واقعا شاهکاره.........

عاقلان نقطه پرگار وجودند عشق داند که درین دایره سرکردانند

دیگه حالا زیادم خودتون رو تحویل نگیرید............... :D حالا که این جور شد من امشب رو نمیخوابم و تو این تاپیک میشنم و فقط پست میزارم

ندارد پای عشق او .. دل بیدست و بی پایم که روز و شب .. چو مجنونم .. سر زنجیر می خایم میان خونم و .. ترسم .. که گر اید خیال او .. به خون دل .. خیالش را ز بیخویشی بیالایم عشق یه جنونه زمینی و غیر زمینیم نداره.......... کافیه که عاشق بشی، اونجاست که دیگه مخ از کار میفته، و قلبته که فرمان روایی میکنه

آره موافقم.... ولی بعضی وقتها فک میکنم آب در هاون کوبیدنه، چون کسی رو که خوابیده میشه بیدار کرد. اما کسی که خودش رو به خواب زده..............

عاشق همه سان مست و رسوا بادا ديوانه و شوريده و شيدا بادا

حالا کو گوش شنوا، البته همه میشنوند ولی خدشون رو زدن به کریییییییییییییییییییییییییییییییییییی اونجای که پای منافع شخصی در میون باشه، همه کورند و کرند.

عشق یه چیزی بین کشک و دوغه، دوست دارم دوسم داری، دروغههههههههههههههههههههه

چیه 20 سئوالیه ؟؟؟ تو جیب جا میشی... قاشق داری... ......؟ ...........؟؟ اها فهمیدم، تو خاله ریزه ای........

خدا رو شکر یه 2، 3 روزه رفیقامون رفتن خونه............. آخی چه حالی میده، خیلی وقت بود که نخوابیده بودم

مثل اینکه یه آدم از خدا بیخبری با توپ زده دیگ آبگوشت رو منهدم کرده، تکه های گوشت تا 7 تا پشت بوم اون ورتر هم رفته.......... آبجی خیلی مشکوک میزنی:mad:

ببخشید خواهر فک کنم شما ازدواج رو با نجات سرباز رایان اشتباه گرفتید. خدایش بی خیال...........

حالا دیگه همه مردا شدن آدم بدهههههههههههههههههههههههههههههه بعدش میگید محدودیت بده...................

نه دمتون گرم، مامانم آبگوشت بار گذاشته باید برم خونه، شمام برید کوچه بالایی گل کوچیک بازی کنید... این یارو مسیم با خودتون ببرید اینجا غریبه

من داشتم میرفتم خونمون، چه میدونستم وسط کوچه شده نیو کمپ!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!