نتایح جستجو

قربون خاله سپیده ی گلم برم من...(از طرف نرگس خاتون!!) عزیزم قابل تو و نرگس جونو نداشت.... راستی..... دو نکته ی مهم!! اول اینکه یادش بده به عمه هاش بگه بد! بد! دوم اینکه یادش بده به من بگه خاله ویدا....خب؟؟

فدای خاله سپیده ی خودم برم من! عزیزم قابل تو و سپیده جونو نداشت... دلم برات ی ذره شده عزیزم...

سلاااااااااااااام........ واااای چقدر ناز..... مرسی...خیلی مرسی!

میدونی مشکل من چیه هستی؟؟ اینکه بی تفاوتی برام سخته ... ولی دارم سعی می کنم ... سعی می کنم ... سعی می کنم بی تفاوت باشم... کمکم کن... مرسی

با این همه تفاوت احساس می کنم که کمی بی تفاوتی بد نیست...."قیصر" شب خوش هستی جان...

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=28423

سلام دوست عزیز من الان لینکی برای شما می ذارم که با ورود به اون,باید تقاضا بدید(یعنی نام کاربری مورد نظر خودتون رو قید کنید.) تا مدیر سایت این کار رو انجام بدن. البته یه نکته مهمه.... .نامی که انتخاب می کنید نباید قبلا توسط کاربر دیگه ای انتخاب شده باشه.

سلام هستی جون خوبی؟ حال آقا مدیر ما چطوره...؟؟

ناودانها شرشر باران بی صبریست آسمان بی حوصله حجم هوا ابریست کفشهایی منتظر در چارچوب در کوله باری مختصر لبریز بی صبری است پشت شیشه می تپد پیشانی یک مرد در تب دردی که مثل زندگی جبری است و سرانگشتی به روی شیشه های مات بار دیگر می نویسد:" خانه ام ابری است." "قیصر امین پور"

وقتی تو نیستی نه هست های ما چونانکه بایدند نه باید ها... مثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض می خورم عمریست لبخند های لاغر خودرا در دل ذخیره می کنم: باشد برای روز مبادا ! اما در صفحه های تقویم روزی به نام روز مبادا نیست آن روز هرچه باشد روزی شبیه دیروز روزی شبیه فردا روزی درست...

:love::w27:

دلبر که جان فرسود از او کار دلم نگشود از اونومید نتوان بود از او باشد که دلداری کند

یک دست جام باده و یک دست جعد یاررقصی چنین میانه ی میدانم آرزوست

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

سلام آقای مهدوی. تبریک عرض می کنم.

خاله سپیده نیستی....... نام کاربری جدیدت هم مبارک!!

مرسی بهناز جون از دعوتت....

ممنون خانوم مدیر! سعی می کنم برنامم رو طوری تنظیم کنم که این محفل قشنگ رو از دست ندم... شبت خوش!

لطف داری آسمان جونم... امیدوارم آسمون دلت مث این آسمونه این بالا....هم آفتابی باشه هم ابری....چون هیچ کدومش مطلق به درد نمی خورن!

منم همینطور....!! این روزها که جرات دیوانگی کم است بگذار باز هم به تو برگردم! بگذار دست کم,گاهی تو را به خواب ببینم! بگذار در خیال تو باشم! بگذار.....بگذریم! این روزها....خیلی دلم برای گریه تنگ است!