نتایح جستجو

داور دين شاه شجاع آن كه كرد روح قدس حلقه امرش به گوش اي ملك العرش مرادش بده و از خطر چشم بدش دار گوش:gol:

دود آه سينه نالان من سوخت اين افسردگان خام را محرم راز دل شيداي خود كس نمي بينم ز خاص و عام را:gol:

نقد صوفي نه همه صافي بي غش باشد اي بسا خرقه كه مستوجب آتش باشد:gol:

راز حافظ بعد از اين ناگفته ماند اي دريغا رازداران ياد باد:gol:

دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس كجاست دير مغان و شراب ناب كجا چه نسبت است به رندي صلاح و تقوا را سماع وعظ كجا نغمه رباب كجا:gol:

دیگه تشکر ندارم ببخشید آنکه می گفت زیک گل نشود فصل بهار چه خبر داشت همچون تو گلی می روید:gol: ولی خیلی استادی

آمدی وه چه که مشتاق و پریشان بودم تابرفتی زبرم صورت بی جان بودم:gol:

آب چشمم كه بر او منت خاك در توست زير صد منت او خاك دري نيست كه نيست از وجودم قدري نام و نشان هست كه هست ور نه از ضعف در آن جا اثري نيست كه نيست:gol:

تو را آن به كه روي خود ز مشتاقان بپوشاني كه شادي جهان گيري غم لشكر نمي ارزد:gol:

تو كز سراي طبيعت نمي روي بيرون كجا به كوي طريقت گذر تواني كرد جمال يار ندارد نقاب و پرده ولي غبار ره بنشان تا نظر تواني كرد:gol:

دستم نداد قوت رفتن به پیش یار چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم:gol:

اگر دشنام فرمایی وگر نفرین، دعا گویم زبان تلخ می زیبد لب لعل شکر خارا:gol:

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا من که امروز مهمان توام فردا چرا نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا :gol:

دلا خون شو که خوبان این پسندند:gol:

سلام خوشحالم که دیدمت مرا در منزل جانان چه امن عيش چون هر دم جرس فرياد مي دارد كه بربنديد محمل ها:gol:

دیدی آن ترک ختا دشمن جان بود مرا گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردیم:gol:

دارم سخنی با تو گفتن نتوانم این درد نهان سوز نهفتن نتوانم تو گرم سخن گفتن و از جام نگاهت من مست چنانم که شنفتن نتوانم :gol:

تو گفتی راه عشق از فتنه پاک است چو دیدم پرتگاهی خوفناک است:gol:

با سلام

کاش در دهکده ی عشق فراوانی بود توی بازار صداقت کمی ارزانی بود کاش اگر کمی لطف به هم می کردیم مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود روز خوش آنچه از دست رفت نمی آید باز حتی یک ثانیه قبلی:gol: