نتایح جستجو

نیومدی هم نیومدی.. برو گل کوچیک بازی کن و کیک و نوشابه بخور مثل قدیما!!!

کاش این بنده سوادی داشتم پنج انگشت را یکی می انگاشتم بهروز همان به که خون خود اهدا کنی همانند نسل سوخته ی ما تقلا کنی!

نور پردازی پاور پوینتت ضعیف بود! پاشو بیا مشاعره به جا این کارا... :biggrin:

بهروز تو خود بر خود سرودی آفرین خودکشی ز لب پرتگاه نمودی آفرین! بیا از رحمتی یاد بگیر رسم شاعری قافیه و وزن رو هم از شعرت زدودی آفرین

همه ی ما را با یک مصرع سرودی وقتی آمدم اما نبودی چه خوش باشد زمان آشنایی زمان هم صدایی، هم آوایی

شرمنده که من ندانستم همی فرق این سبا با آن صبا دل شعر و کلامم اما برای دوستان گردد فدا (عجب شعری سرودم خودم تعجب نمودم!! :D)

;) سلام مرسی

(صبا) کاش میشد ز غم رهایت بکنم هر مصرع شعر رو فدایت بکنم پیران از برای این تاپیک دمت گرم باد کیف و کمربندت همیشه از چرم باد

پاسخش بسی سخت و بسی سنگین است شعر پیران و صبا چون رنگین کمان، رنگین است

ظاهرا جز تو کسی نیست که شعری بسراید دل جنبنده ی ما را به شعری برباید این صبا با آن سبا چه فرقی دارد؟! گر که شعرش را مجید BND نستاید

پیران ظاهرا وارد بازی شده ای نگرفته دود، وارد فازی شده ای! ای پیر خرد بدان که حافظ، فامیل من است! رحمتی، اشکان و آوا، پاشنه آشیل من است!

ببین معمار معمار حواست باشد رحمتی همش باس ماس یادت باشد! با ما در نیوفت! کینجا کنام گرگ است از پیران یاد بگیر که بچه مثبت باشد!

اشکان، اغفال برای یک ثانیه است احتمالا علتش هم نیز هانیه است!!! من چاله نکنده ام بهر کسی باور کن تاوان چال کردن حواسم، دیه است!

زهرا چه عجب 4 مصرع سرودی چه هواپیمایی، عجب فرودی!!! پیران تو دگر بیخیال ما شو با شعر خوشت مخمان را نمودی!!

(ای نامردا!!!) دو مصرع سراییدن گهر نباشد بالشت من از جنس پر نباشد تا بیایم بسرایم، دو مصرع گفته اید!! بدان که مجید BND خ ر نباشد!! زهرا و آوا شما دیگر چرا کم فروشی در شعر هنر نباشد!!

من فقط تاکید می کنم که: منظور دزدی 12 میلیاردی نیست... احمدی نژاد و دولتش، پاک ترین و بهترین و تمیز ترین و بهداشتی ترین و راستگو ترین و صادق ترین دولت کل جهان بودن... باور کن شما دیگه چرا؟ چیزی در مورد افعال معکوس نشنیدی؟؟!!

رقصدین و آشپزی نمودن، نشود اشکان و اتی رو هی ستودن نشود رحمتی باشگاه ما دنسینگ نیست! از نیم رخ ساقی دل ربودن نشود!!

;) متشکرم

سلام... :w23:تولدت مبارک

رحمتی شعر تو اصلا شعر نو نبود! شبیه آرد برنج و گندم و جو نبود! میزنی انگشت خود بر پسته ها کاش این شامی که پختی چلو پلو نبود!