بهار شعبدهباز ماهری باشد کاش
که تو را مثل کبوتری از کلاهش
بیرون بیاورد و پرواز دهد
و بعد سالهای از دست رفته را
از آستینش در بیاورد
و دوباره آن خرگوشهای سفید
توی صحنهها بدوند
بهار شعبدهباز ماهری باشد کاش
که دستمال خیس گریههایمان را
در مشتش جمع کند
و بعد مشتش را که باز میکند
از آن همه...