4 نفری داشتین با گرمکن تو خیابون می دوییدین...یاد فیلم های آلفرد هیچکاک افتادم...میشه قضیه رو بازترش کنی من عشقم اینه که راجع به این جور مسائل بحث کنم...البته نه الان نه تو این جا...ساعت 3 شب وقتی تو باغ نشستی سگ هم پر نمی زنه با رفیقت بشینی در مورد این مسائل حرف بزنی اونم به این قضایا حساس...