نتایح جستجو

پروردگارا شرمگینم که فقط در هنگام سختی ها به تو روی آورده ام شرمگینم که هیچگاه از درگاهت بی پاسخ بازنگشته ام مهربانا مرا ببخش به خاطر تمام لحظاتی که بی یاد تو گذشت!

دوست عزیز منظور از مشاعره سنتی اینه که نفر بعدی باید با حرف آخر شعری که نفر قبلی گفته شعرشو شروع کنه و اینکه قالب شعرش چی باشه مهم نیست یعنی شعری که می نویسی می تونه تو هر قالبی باشه مثنوی, غزل, قصیده, قطعه,..., نو , سپید و یا حتی موج نو! در ضمن شعر قبلی که نوشته بودم نو نیست شعرش تو قالب قطعه...

تنها و بی امید , بی یاور و غریب در چاهسار سرد زمان می گریستم

تنها نشین گوشه ی غمخانه خودیم گنج غمیم و در دل ویرانه ی خودیم

دل داده ام بر باد, بر هر چه بادا باد مجنون تر از لیلی, شیرین تر از فرهاد

کو کوچه ای ز خواب خدا سبزتر بگو آن خانه کو نشانی آن کوچه باغ کو؟

دلی خواهم که از آن درد خیزد بسوزد عشق ورزد اشک ریزد

آمدمتا ضریح خوب تو تا به غزلهای من امان بدهی بعد دستان ناتوان مرا بادعای خودت توان بدهی

یوسف به این رها شدن از چاه دل نبند این بار می برند که زندانیت کنند

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست گاهی بهانه ایست که قربانیت کننند

دل جزء کوچکی است برای رها شدن وقتی که ذره ذره ی تنت مبتلا شده

تا باز روح قدسی حافظ مد د کند دم می زدم که کار مسیحا کنم ولی...

مردم بیگانه را یارای دیدار تو نیست خفته ای چون روشنایی گرچه در آغوش چشم

می توانی ادعا کنی که هست می توانی ادعا کنی که نیست عشق بود آن شکوه بی نظیر باز هم سوال می کنی که چیست؟

ممنون دوست عزیز!:w27:

علی جان ممنون از درخواست دوستیت! امیدوارم ناراحت نشده باشی ولی دوست دارم لیست دوستانم خالی بمونه! بازم از لطفی که نسبت به من داشتی ممنونم!

دلم گرفته از این روزهای بی لبخند از این دقایق غمگین دست و پا در بند

یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند این بار می برند که زندانی ات کنند

تو می گذشتی و می دیدم از این دریچه پاییزی که می روی تو از این کوچه چه اتفاق غم انگیزی

در من دوباره زنده شد یاد مبهمی دنیا قشنگ تر شده این روزها کمی