نتایح جستجو

می روی و آگه از راز نهانم نیستی با خبر از درد درمان سوز جانم نیستی

شراب عاشقان از سینه جوشد حریف عشق در اسرار باشد

یقین دارم که چشمانت ز هرم واژه ها می سوخت اگر روزی برایت می نوشتم التهابم را

سه روز است تا نان و آب آرزوست مرا بر یکی جامه خواب آرزوست

تا توی لب بسته گشادی نفس یک سخن نغز نگفتی به کس

تیز تگی پیشه ی آتش بود بازنمانی ز تگ, آن خوش بود

چون تو خجل وار برآری نفس فضل کند رحمت فریاد رس

دوش رفتم به در میکده خواب آلوده خرقه تر دامن و سجاده شراب آلوده

تبه کردم جوانی تا کنم خوش زندگانی را تبه شد زندگانی چون تبه کردم جوانی را

دلها کدرند و جانمان چرکین است بی عشق تو حال و روزمان غمگین است عمری است به انتظار محکوم شدیم برگرد ! اگرچه جرممان سنگین است نیمه شعبان مبارک!

بی تو دلمان تنگ و شکسته است بیا از رنگ کبود شهر خسته است بیا گفتند که می آیی و دل بی تو هنوز بر راه, غریبانه نشسته است بیا نیمه شعبان مبارک!

تا کی به ضریح جمعه ها زل بزنیم با ندبه به طاق آسمان پل بزنیم سخت است کنارمان نباشی تا کی در دوری تو دم از تحمل بزنیم نیمه شعبان مبارک!

ای پاک و نجیب مثل باران برگرد ای روشنی کلبه احزان برگرد یعقوب امیدش همه پیراهن توست ای یوسف گمگشته کنعان برگرد نیمه شعبان مبارک!

دل من صبر ندارد که بسازد بی دوست عشق هر گوشه که بنشست شکیبا برخاست

ای دل کجا... عشق است و پایانی ندارد پا از گلیم خود فرا مگذار این بار...

دلها کدرند و جانمان چرکین است بی عشق تو حال و روزمان غمگین است عمری است به انتظار محکوم شدیم برگرد! اگر چه جرممان سنگین است نیمه شعبان مبارک!

تا کی به ضریح جمعه ها زل بزنیم با ندبه به طاق آسمان پل بزنیم سخت است کنارمان نباشی تا کی در دوری تو دم از تحمل بزنیم نیمه شعبان مبارک

دل چو شد غافل ز حق فرمان پذیر تن بود می برد هر جا که خواهد اسب خواب آلوده را

دوباره شب شد و در من ترانه ها رویید از این درخت تناور جوانه ها رویید

تشنه ی وصل وی ام آتش دل کارم ساخت شربت مرگ همی خواهم و جانم بگداخت