نتایح جستجو

  1. seashell

    خواهش می کنم بزرگواری از خودتونه مرسی به هم چنین خدا به همراهتون شبتون به خیر و خوشی

    خواهش می کنم بزرگواری از خودتونه مرسی به هم چنین خدا به همراهتون شبتون به خیر و خوشی
  2. seashell

    [img]

    [img]
  3. seashell

    [img]

    [img]
  4. seashell

    سلام خیلی لطف کردین مرسی که منو قابل دونستین :gol:

    سلام خیلی لطف کردین مرسی که منو قابل دونستین :gol:
  5. seashell

    ب امضا و آواتار قبلي از صفر تا 20 نمره بده؟

    آواتار 17 امضا 18
  6. seashell

    مرسی از درخواست دوستی امیدوارم شایسته این دوستی باشم [img]

    مرسی از درخواست دوستی امیدوارم شایسته این دوستی باشم [img]
  7. seashell

    :gol:

    :gol:
  8. seashell

    سلام دوست عزیز شرمنده سرعت نت کنده شده نظم مشاعره رو بهم زدم

    سلام دوست عزیز شرمنده سرعت نت کنده شده نظم مشاعره رو بهم زدم
  9. seashell

    مشاعرۀ سنّتی

    روزی گفتی شبی کنم دلشادت وز بند غمان خود کنم آزادت دیدی که از آن روز چه شبها بگذشت وز گفتهٔ خود هیچ نیامد یادت؟
  10. seashell

    مشاعرۀ سنّتی

    تو را ز حال پریشان ما چه غم دارد اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد
  11. seashell

    مشاعرۀ سنّتی

    یارا بهشت صحبت یاران همدمست دیدار یار نامتناسب جهنمست
  12. seashell

    مشاعرۀ سنّتی

    آفتابی کز وی این عالم فروخت اندکی گر پیش آید جمله سوخت
  13. seashell

    مشاعرۀ سنّتی

    شاه نشین چشم من تکیه گه خیال توست جای دعاست شاه من بی تو مباد جای تو
  14. seashell

    خلوتی با خدا

    الهی !! دنیای آشفته ی درونم را که تنها از نگاه تو پیداست ، با لالایی مهربان خود ، آرام کن تا وجود داشتن و بودن را به زیبایی احساس کنم . . .
  15. seashell

    کم کم یاد خواهی گرفت تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دست و زنجیر کردن یک روح را اینکه عشق تکیه...

    کم کم یاد خواهی گرفت تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دست و زنجیر کردن یک روح را اینکه عشق تکیه کردن نیست و رفاقت، اطمینان خاطر و یاد می‌گیری که بوسه‌ها قرارداد نیستند و هدیه‌ها، معنی عهد و پیمان نمی‌دهند. کم کم یاد میگیری که حتی نور خورشید هم می‌سوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری باید باغ ِ خودت را...
  16. seashell

    سپیده که سر بزند در این بیشه ‌زار خزان زده شاید گلی بروید شبیه آنچه در بهار بوئیدیم پس به نام...

    سپیده که سر بزند در این بیشه ‌زار خزان زده شاید گلی بروید شبیه آنچه در بهار بوئیدیم پس به نام زندگی هرگز نگو هرگز [IMG]
  17. seashell

    خورشید را میدزدم فقط برای تو! میگذارم توی جیبم تا فردا بزنم به موهایت فردا به تو می گویم چقدر...

    خورشید را میدزدم فقط برای تو! میگذارم توی جیبم تا فردا بزنم به موهایت فردا به تو می گویم چقدر دوستت دارم! فردا تو می فهمی فردا تو هم مرا دوست خواهی داشت . می دانم! آخ ... فردا! راستی چرا فردا نمی شود؟ این شب چقدر طول کشیده... چرا آفتاب نمی شود؟ یکی نیست بگوید خورشید کدام گوری رفته؟ [img]
  18. seashell

    برای تو می نویسم

    صبح سوار بر قطار ستارگان سحرگاهی از راه رسید تونیامدی گنجشک های منتظر دور خانه ی من نشستند و به هر سایه به خود لرزیدند تو نیامدی شعر از دلم به دهانم از لب هایم به دلم پر کشید تو نیامدی آفتاب از سر سروها به انتهای خیابان سر کشید تو نیامدی. مه میداند که باید برخیزد و به خانه ی خود بیاید در سینه ی من.
  19. seashell

    برای تو می نویسم

    ریسمان پاره را می توان دوباره گره زد دوباره دوام می آورد اما هر چه باشد ریسمان پاره ای است شاید ما دوباره همدیگر را دیدار کنیم اما در آنجا که ترکم کردی هرگز دوباره مرا نخواهی یافت!
  20. seashell

    برای تو می نویسم

    رویای تو کودکی بود دری را کوبید و فرار کرد
بالا