نتایح جستجو

  1. seashell

    برای تو می نویسم

    من سوگوار نبودنت نیستم ! من شرمسار این همه تحملم
  2. seashell

    برای تو می نویسم

    این که من می کشم، درد بی‌تو بودن نیست!...تاوان با تو بودن است!!!
  3. seashell

    برای تو می نویسم

    تو رفته‌ای و من مانده‌ام. ای زمان! ای پیش از حال! ای پس از حال! هرچه برجای مانده است، سخت فرسوده است. ای خیال‌ات هم‌چون آشوب جامانده در خرابه‌های شهر. بیا و بنگر؛ یاد که با باد آمده است، چشم‌انداز شهر را کامل کرده است. ای رویای در دست‌رس! تو مانده‌ای و من رفته‌ام.
  4. seashell

    گفته بودم؛ فراموشی زمان می‌خواهد.. اشتباه بود فراموشی زمان نمی‌خواهد فراموشی دل می‌خواست که...

    گفته بودم؛ فراموشی زمان می‌خواهد.. اشتباه بود فراموشی زمان نمی‌خواهد فراموشی دل می‌خواست که آن هم پیش تو ماند
  5. seashell

    خاطره ای در درونم است چون سنگی سپید درون چاهی سر ستیز با آن ندارم، توانش را نیز برایم شادی...

    خاطره ای در درونم است چون سنگی سپید درون چاهی سر ستیز با آن ندارم، توانش را نیز برایم شادی است و اندوه. در چشمانم خیره شود اگر کسی آن را خواهد دید. غمگین تر از آنی خواهد شد که داستانی اندوه زا شنیده است. می دانم خدایان انسان را بدل به سنگی می کنند بی آن که روح را از او برگیرند. تو...
  6. seashell

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    ببین تمام من شدی اوج صدای من شدی بت منی شکستمت وقتی خدای من شدی ببین به یک نگاه تو تمام من خراب شد چه کردی با سراب من که قطره قطره اب شد
  7. seashell

    “تو ماه را بیشتر از همه دوست می داشتی و حالا ماه هر شب تو را به یاد من می آورد می خواهم...

    “تو ماه را بیشتر از همه دوست می داشتی و حالا ماه هر شب تو را به یاد من می آورد می خواهم فراموشت کنم اما این ماه با هیچ دستمالی از پنجره ها پاک نمی شود ”
  8. seashell

    “تو نیستی اما من برایت چای می ریزم دیروز هم نبودی که برایت بلیط سینما گرفتم دوست...

    “تو نیستی اما من برایت چای می ریزم دیروز هم نبودی که برایت بلیط سینما گرفتم دوست داری بخند دوست داری گریه کن و یا دوست داری مثل آینه مبهوت باش مبهوت من و دنیای کوچکم دیگر چه فرق می کند باشی یا نباشی من با تو زندگی می کنم ”
  9. seashell

    می‌خواستم پرنده باشی پَر بکشی و هرگز برنگردی حالا سال‌هاست در من لانه کرده‌ای شاخه‌هایم را...

    می‌خواستم پرنده باشی پَر بکشی و هرگز برنگردی حالا سال‌هاست در من لانه کرده‌ای شاخه‌هایم را شکسته‌ای هر شب خواب‌هایم را ریخت و پاش می‌کنی و هر روز نُک می‌زنی به زندگی‌ام با خودم حرف می‌زنم...
  10. seashell

    پرنده !هی پرنده ی بی پروا !!در پی آن فوج گمشده بر مه آشیان مساز من ساختم !باد آمد و همه ی...

    پرنده !هی پرنده ی بی پروا !!در پی آن فوج گمشده بر مه آشیان مساز من ساختم !باد آمد و همه ی رویا ها را با خود برد
  11. seashell

    باز کردی اگر چمدانت را دنبال خاطره هایی نگرد که هرگز نمی خواستی از تو جدا شوند. آن ها را من...

    باز کردی اگر چمدانت را دنبال خاطره هایی نگرد که هرگز نمی خواستی از تو جدا شوند. آن ها را من برداشتم تا سنگین نشود بارتو و جا باشد برای خاطرات جدیدت. برای من این چمدان کوچک و این راه دراز هم می تواند بهانه فردا شود.”
  12. seashell

    اگر دری میان ما بود می‌کوفتم درهم می‌کوفتم اگر میان ما دیواری بود بالا می‌رفتم، پایین...

    اگر دری میان ما بود می‌کوفتم درهم می‌کوفتم اگر میان ما دیواری بود بالا می‌رفتم، پایین می‌آمدم فرو می‌ریختم اگر کوه بود، دریا بود پا می‌گذاشتم بر نقشه‌ی جهان و نقشه‌ای دیگر می‌کشیدم اما میان ما هیچ نیست هیچ و تنها با هیچ هیچ کاری نمی‌شود کرد
  13. seashell

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    آخرین جام را می خورم به سلامتی پیوندی که از هم گسست، جدایی ما دو، اندوه من. همیشه خواهم خورد به سلامتی لبانی که دروغ گفتند، چشمانی که چون گور سرد بودند، دنیایی بی رحم و خشن، و نجات بخشی که در خواب است.
  14. seashell

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    انسان‌هایی بودیم که به پاک کردن عادت داشتیم ابتدا اشک‌های‌ مان را پاک کردیم سپس یکدیگر را
  15. seashell

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    قطعا روزی صدایم را خواهی شنید ! روزی که نه صدا اهمیت دارد و نه روز !
  16. seashell

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    دل کندن از ادمها...واقعا سخته خسته ام! نه اینکه کوه کنده باشم نه ...! دل کنــــــــده ام!
  17. seashell

    موافقم[IMG] دست نویسندش درد نکنه :gol:

    موافقم[IMG] دست نویسندش درد نکنه :gol:
  18. seashell

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    جاده‌ای بودم باریک، به اندازۀ یک‌نفر و طولانی و یک‌طرفه آن‌قدر که باید عصازنان به روزهای پیری و کوری‌ام می‌رسیدی چگونه برگشتی؟ به روزهای پیش از بوسیده شدن چگونه برگشتی؟
  19. seashell

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    نگران من نباش دست‌هایم را به از دست دادن عادت داده‌ام گروهی پرنده می‌آیند گروهی پرنده می‌روند، و تنها پرنده‌ای از کوچ می‌ماند، که پرواز را نمی‌داند.
  20. seashell

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    خودت را به خواب بزن پیش از آنکه ناچار شوی برای خودت قصه‌های تازه ببافی از اتفاق‌هایی که هرطور می‌افتند باید بشکنی.
بالا