تا تو بوی زلف ها را می فرستی با نسیم
سعی من در سربه زیری ، بی گمان بی فایده است
تیر از جایی که فکرش را نمی کردم رسید
دوری از آن دلبر ابرو کمان ، بی فایده است
- کاظم بهمنی
رد شو که شهر گل بدهد زیر ردِّ پات اردیبهشت هدیه بده ضمن ِهر عبور آواره ی نجـابت چشمان شرجی ات توریستهای نقشه به دست بلوند و بور هـرگاه حین گپ زدنت خنده می کنی انگار ذوالفنون زده از اصفهان به شور
- حامد عسکری
رودم، اگر چه بیتو به دریا نمیرسم کوهم، اگر چه مردنی و استخوانیام من از شکوه روسریات کم نمیکنم! من، این منِ غبار، چرا میتکانیام؟ بگذار روی دوش تو باشد یکی دو روز این سر، که سرشکستۀ نامهربانیام
- حامد عسکری
مرگ بعضی وقتها از درد دوری بهتر است
بی قرارم کرده و گفته صبوری بهتر است
توی قرآن خوانده ام... یعقوب یادم داده است:
دلبرت وقتی کنارت نیست کوری بهتر است
- حامد عسکری