نتایح جستجو

من گذشتم به شتاب از در و دشت به شتاب ایام از من بگذشت

خواجو خواجو سوز جگر شمع ز پروانه بپرس وز باده پرستان ره میخانه بپرس سروی تو پری چهر و، من دیوانه جانا سخن راست ز دیوانه بپرس

چه قدر تلخ و احساسی و در عین حال زیبا بود

ور نه ز آسمان خرد آفتاب وار این خاک را به مرتبه یاقوت و زر کنید

به به دوست جون یادی از ما کردی؟ شه خبرا؟ این چه حرفیه؟ منو که میبینی دیگه کمتر میام ایجا آخه پایان نامه و ... آره دیگه بالاخره داره درسم تموم میشه دعا کن به خوبی تموم شه. یادت نره از قول من برادر زادتو ببوسیا فهلاً بای بای

در ره میکده آن به که شوی خاک ایدل شاید آن مست بدین سو گذرد جرعه فشان

ترسم که عشق در غم ما پرده در شود وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود

ذروه ی کاخ رفعتت راست ز فرط ارتفاع راهروان وهم را، راه هزار ساله باد

خوب معلومه که قبول نمی کنیم. اصولاً به هیچ کدوم از آمار ایران نمیشه اعتماد کرد.

هرگز ننویسد او جوابم گر بنویسم هزار کاغذ

دولت پیر مغان باد که باقی سهل است دیگری گو برو و نام من از یاد ببر

در میان قوم موسی چند کس بی ادب گفتند کوسیر و عدس

من و این شهپر و این شوکت و جاه عمرم از چیست بدین حد کوتاه

داد معشوقه به عاشق پیغام که کند مادر تو با من جنگ

دردل خویش چو این رای گزید پر زد و دور ترک جای گزید

از سر حسرت با من فرمود کاین همان زاغ پلیدست که بود

تا بدانجا که بر اوج افلاک آیت مرگ شود پیک هلاک

لیک هنگام دم بازپسین چون تو بر شاخ شدی جایگزین

تو بدین قامت و بال ناساز به چه فن یافته ای عمر دراز؟