نتایح جستجو

قصه عشق - فصل نهم فصل نهم ×××××××××× شب دير وقت خوابيديم اونم توي يك اتاق. نزديكهاي ساعت يك ونيم بعد از ظهر بود كه نسرين اومد مارو صدا كرد وگفت: بابا گفت بسته هرچي خوابيدين ، بلندشين بياين نهار يخ كرد. من تو رختخواب نشستم و يك كمي چشمام رو ماليدم . يه نگاهي به بغل دستم كردم ديدم نازنين...

قصه عشق - فصل هشتم فصل هشتم ×××××××××× بالاخره اون سكوت سنگين توسط دايي شكسته شد. شمرده و آرام . اما با صداي بلند شروع كرد. خب همه ميدونين چرا امروز اينجا جمع شديم. و بعد با طعنه ادامه داد.ما اينجا جمع شديم كه تكليف اين شازده پسر و اين گل دختر رو روشن بكنيم. همه شما ميدونين من...

قصه عشق - فصل هفتم فصل هفتم *********** نميدونستيم چه خوابي برامون ديدن . كنار ساحل در حاليكه دست نازنين توي دستم بود قدم ميزديم سكوت بين ما حاكم مطلق بود . گاهي مي نشستيم وتو چشماي هم نگاه ميكرديم وچشمامون پر اشك ميشد. اما انگار لبهامونو به هم دوخته بودن. حدود ساعت دو بود كه نسترن...

سلام بهناز جون ممنونم خانمی که لینک تاپیکتو واسم گذاشتی ولی متاسفانه من نتونستم عکساتو ببینم گلم

قصه عشق - فصل ششم فصل ششم ×××××××××× بدون اينكه پاسخي بشنويم در باز شد. از توي اف اف صداي دعوا ومرافعه شنيده ميشد . دلم هري ريخت پايين، نگران نازنين بودم. نه خودم مامان وبابا نگاهي به هم كردن و مامان فوري در و هل داد و وارد خونه شد بابا هم پشت سرش در همين موقع زن دايي به پيشواز...

اینم ادامش ولی همچنان ادامه داره... اینم ادامش ولی همچنان ادامه داره... قصه عشق - فصل پنجم فصل پنجم ×××××××××× با هرجون كندني بود امتحانات معرفي رو پشت سر گذاشتيم.البته بدون اغراق با جون كندن. يواش يواش بوي عيد داشت ميومد. توي اين مدت . تولد نازنين رو هم با يه جشن كوچيك و زيباي...

قصه عشق - فصل چهارم فصل چهارم ×××××××××× امتحانات معرفي داشت شروع ميشد. من با با توجه به اينكه سالهاي قبل دو سال جهشي خونده بودم امسال سال ششم دبيرستان بودم وبايد براي شركت در امتحانات نهايي در امتحان معرفي قبول ميشدم. البته درسم بد نبود ، اما بعد از ماجراي پريروز وديروز مخم بهم ريخته...

قصه عشق - فصل سوم فصل سوم ×××××××××× از خونه خارج شدم و پس از خريد چند شاخه گل سرخ به طرف سر پل تجريش حركت كردم. جمعه شب بود و سر پل خيلي شلوغ . اصلا" جاي سوزن انداختن هم نبود .مونده بودم نازنين رو توي اون شلوغي چه جوري پيدا كنم .كه ديدم يكي به شيشه ماشين ميزنه.نگاه كردم ديدم نازنينه...

قصه عشق - فصل دوم فصل دوم ×××××××××× خداي چه كنم؟..... بايد رفت......... اما كو پاي رفتن ؟.......... كجا ميشه رفت بدون دل ؟......................... چگونه ؟....... اون هم بدون دلدار ؟........... چشمان نازنين التماس ميكرد.......... نرو ........ واين غصه ام را بيشتر ميكرد..... دلم...

قصه عشق - فصل اول قصه عشق(رماني از صلاح الدين احمد لواساني - هندي) قبل از اينكه به قصه بپردازم ، توضيح چند نكته رو لازم ميدونم. اول : اين داستان صد در صد واقعي ست و من فقط در بعضي موارد اسامي افراد و اماكن رو در اون تغيير دادم. دوم :بخشي از اين رمان سال 1356 به چاپ رسيد اما بعد از چاپ آن در...

منم دقیقا یه همچین عکسی دارم منتها اسبی که من سوارشم سفیده و آرامشی که تو چهر ه ی ایشون هستو ندارم و در حاله جیغ کشیدنم به خدا کم مونده بود از پشت اسبه بیفتم اگه می دونستم که اون همه میره بالا عمرا اگه سوار می شدم هنوزم که هنوزه وقتی یادش میفتم تنم می لرزه.من اون موقع 12 سالم بود توی هارونیه اون...

اوکی مسئله ای نیست منم این چند روز تحویل دارم سرم حسابی شلوغه.خوش باشی بای

1-کلمهEL اگر با صدای اَ تلفظ شود دست و اگر با اِ تلفظ شود قبیله معنی می دهد. 2-در ترکی استانبولی صدای خ وجود ندارد و کلمات دارای صدای (خ) با صدای (ه) تلفظ می شوند. 3-AN در ترکی استانبولی به معنیه ترین هست.مثلا ANGUZAL یعنی زیباترین. الدوز جان فکر میکنم اگه تو هر پستی که میدی بیشتر از یه کلمه...

سلام نیوشا جونم الهی قربونت برم عزیز... 16 بهمن تحویل دارم فعلا دارم نقشه هامو آماده می کنم که روی شیتم پنسیوشون کنم...توپوگرافی مو با فوم برد درست میکنم ماکتمم که با یه طوسی خیلی یواشه... شیتمم با الر سفید و دوتا تونالیته ی طوسی هستش...آخه استاد تغابنی کارای تک رنگ و سنگین و معمارانه و حرفه ای...

سلام دوستان منم با اینکه اطلاعاتم خیلی کمه ولی هر چی که می دونم رو اینجا می زارم براتون.... yavrum:عمرم unutmam:فراموش نمی کنم seraralar:چشمه ها kandim:وجودم mutlu:خوشبختی mutluluk:خوشبخت شدن

بچه ها این یه اسکیسه که دست آزاد کشیدم بعد با کیو کالر یه مقدار راندوش کردم اگه کسی نمونه ی کار با کیو کالر داره لطفا بزاره من شدیدا بهش نیاز دارم آخه خودم زیاد بلد نیستم...پیشاپیش ممنون... اینم چند نمونه درخته...

اینم که کار خودمه البته با دوستم ساختیمش متریالشم فوم برد هستش...

اینم چند تایه دیگه...

این اولیشه...