هر یک از زنانی که
زمانی بی تفاوت
از کنارشان گذشته ای
تمام دنیای مردی بوده اند.
همین زن که از اتوبوس پیاده شد
با چشمهای معمولی
و کیفی معمولی تر
و تو معصومش پنداشتی
روزی، جایی
کسی را آتش زده
با همان ساقهای معمولی
و انگشتهای کشیده.
شک ندارم
مردی هست که هنوز
در جایی از جهان
منتظر است آن زن...
یک روز صبح
قبل از اینکه به آینه چشم بدوزی
تلفن همراهت را بردار و سلامم کن!
و به رسم عادت شیرین گذشته...
عکس خواب آلودت را برایم بفرست!
مگر میتوانم قربان صدقه ات نروم؟!
قول میدهم!!
هیچ چیز به روی خودم نیاورم!
و انگار که همین دیشب
خیلی بی حاشیه و صمیمانه به هم
شب بخیر گفته ایم!
خیالت راحت
من...
زن ها وقتی دلتنگ میشن دوست دارن داستانی که هزار بار واسه کسی تعریف کردن را باز هم تعریف کنن تا حالشون خوب شه...
اما اگه سکوت کردن،یعنی نمیخوان که حالشون خوب شه!
#روزبه_معین
اولين روز بارانی را به خاطر داری؟
غافلگیر شدیم
چتر نداشتیم
خندیدیم
دویدیم
و به شالاپ و شلوپ های گل آلود عشق ورزيديم…
دومین روز بارانی چطور؟
پیش بینیش را کرده بودی
چتر آورده بودی
من غافلگیر شدم
سعی می کردی من خیس نشوم
و شانه سمت چپ تو
کاملا خیس بود…
سومین روز چطور؟
گفتی سرت درد میکند
حوصله...
?????? گاهی وقتها کمی خودخواه بودن چیز بدی نیست!
اگر دیگران را عادت بدهی که همیشه آب میوهی ماندهی ته دستگاه آب میوه گیری سهم تو باشد، یا کتلت زیادی برشته شده، یا بدمزهترین آبنبات مانده در ظرف شکلات یا هر چیزی که دیگران دوستش ندارند؛ به مرور این میشود سلیقهات، میشود سهمت!
هیچکس هم...
نمیدانم
در کجای #عشق ایستادهام
خوب است یا بد
اما دلم دیگر برایت
تنگ نمیشود، نمیتپد!
نم نم
به لطف گریه از "غم" گذشتهام
من به ترک عادتها، عادت کردهام؛
بر گشتهام به اوّلِ اوّل آشنایی
به همان روزهای بی"تو"یی
تنهایی، تنهایی، تنهایی...
#مینا_آقازاده
به دریا می زنم ،
شایـــــــد به سوی ساحلی دیگر
مگر آسان نماید
مشکلــــــــــم را مـــــشکـــــلــــی دیگر ...
من از روزی که
دل بستم به چشمان تو دیدم
که چشمان تو
می افتند بــــه دنبال دلی دیگر ...
به هر کس دل ببندم
بعد از این خود نیز می دانم
به جز اندوه ِ
دل کندن ندارد حاصلی دیگر ...
"دلم یک دوست میخواهد که اوقاتی که دلتنگم
بگوید خانه را ول کن بگو من کی، کجا باشم؟"
اگر یک بار دیگر فرصتی باشد که تا دنیا -
بیایم دوست دارم تا قیامت در کما باشم
خیابانها پر از دلدار و معشوقان سردرگم
ولی کو آنکه پیشش میتوانم بی ریا باشم ؟
یکی باشد که بعد از سالها نزدیک او بودن
به غافلگیر...