نتایح جستجو

دمت گرم و سرت خوش باد سلامم را تو پاسخ گوي در بگشاي!

يادم آيد كه شبي با هم از آن كوچه گذشتيم پر كشيديم از آن خلوت دلخواسته گشتيم تو همه راز جهان ريخته در چشم سياهت من همه محو تماشاي نگاهت

من از كجا سر راه تو آمدم ناگاه؟ چه كرد با دل من آن نگاه شيرين آه!!

نفسم در نمياد جمعه ها سر نمياد كاش مي بستم چشامو اين ازم بر نمياد

اميدوارم هر چي به صالحتونه پيش بياد!

من تشنه ي يك لحظه تماشاي تو هستم افسوس كه يك لحظه تماشاي تو روياست

در ديدگان مضطربش اشك حلقه زد در خاطرات تيره و تاريك خود دويد سي سال پيش نيز در آيينه ديده بود : يك تار مو سپيد

در دو روز عمر كوته سخت جاني كرده ام با همه نامهربانان مهرباني كرده ام

تا تويي با من و اين ساحل آسوده و عشق گو جهان را ببرد آب چه خواهد بودن؟

مي خواهم و مي خواستمت تا نفسم بود مي سوختم از حسرت و عشق تو بسم بود

تو كيستي كه من اين گونه بي تو بي تابم؟ شب از هجوم خيالت نمي برد خوابم!

نخستين نگاهي كه مارا به هم دوخت نخستين كلامي كه در جان ما شعله افروخت

4بار خوندمش! عالي بود.....

وه كه ز هجرت عمر گرامي سر شد همچو شراره از دل آذر بر شد و خاكستر شد

تا كه از جاني معشوق نباشد كششي كوشش عاشق بيچاره به جايي نرسد

در اين دنيا كه مردانش به نامردي عصا از كور مي دزدند من نادان خوش باور محبت جستجو كردم

تا تو نگاه مي كني كار من آه كردن است اي به فداي چشم تو اين چه نگاه كردن است

از كيه؟؟؟ خيلي قشنگ بود!

دردهايم را برايت گفته ام بشنو اكنون اين سكوت تلخ را....

نازم به ناز آنكه ننازد به ناز خويش ما را به ناز ناز فروشان نياز نيست