چند گويم من از جدايي ها
هان چه حاصل از آشنايي ها
گر پس از آن بود جدايي ها
من با تو چه مهرباني ها
تو و بامن چه بيوفايي ها
من و از عشق راز پوشيدن
تو و با عشوه خودنمايي ها
در دل سرد سنگ تو نگرفت
آتش اين سخنسرايي ها
چشم شوخ تو طرفه تفسري ست
آِكارا به بي حيايي ها
مهر روي تو جلوه كرد و دميد
در شب تيره...