فورا روسری برداشتمو بدون پالتو بیرون دویدم،خدا می داند خودم را با چه سرعتی به ساحل رساندم چون دریا طوفانی بود و می ترسیدم طعمه دریا شده باشند.
وقتی دیدم بی خیال به طرف آب می دوند و بر میگردند نفس راحتی کشیدم و صدایشان کردم.هر دو مثل موش آب کشیده خنده کنان به طرفم دویدند به عقب که برگشتم دیدم همه...