کیستی که من
اینگونه به اعتماد
نام خود را با تو میگویم...
کلید خانه ام را در دستت میگذارم...
نان شادی هایم را
با تو قسمت میکنم...
به کنارت مینشینم
و بر زانوی تو
این چنین آرام
به خواب میروم؟...
کیستی که من اینگونه به جد
در دیار رویاهای خویش
با تو درنگ میکنم؟...
کیستی تو...