نتایح جستجو

[IMG] شوخی جالبی بود اما فقط یه بارش خنده دار .....:w43:

[IMG]

[IMG]

http://marmolak.net/images/5gv7sw8jw2t05c5wbgd1.jpg

خدا جون ... تو دیگه چرا ؟ تو هم آره ؟

موافقم داداش بدجور .....

[IMG] آنگاه كه اشكهايم گونه هايم را طي ميكرد و به زمين مي افتاد آن زمان كه فرياد ميزدم نمي خواهم جدايي از تو را كاش باور ميكردي حرف هايم را ولي افسوس و صد افسوس كه باور نكردي هيچ چيز را و با يك جمله ساده گفتي فراموشم ميكني ولي نيميدانستي در قلب من چه ميگذرد و از من ساده گذشتي و مرا تنها گذاشتي و...

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG] آنگاه كه اشكهايم گونه هايم را طي ميكرد و به زمين مي افتاد آن زمان كه فرياد ميزدم نمي خواهم جدايي از تو را كاش باور ميكردي حرف هايم را ولي افسوس و صد افسوس كه باور نكردي هيچ چيز را و با يك جمله ساده گفتي فراموشم ميكني ولي نيميدانستي در قلب من چه ميگذرد و از من ساده گذشتي و مرا تنها گذاشتي و...

ااا .... پس خوب شد فارق التحصیل شدیم .....

سقفي كه هر صبح با باز كردن چشم هايت مي بيني چهره اي كه هر روز در آينه تمرينش مي دهي رنگ مسواك اخبار داغ آشپزخانه ، فرم فنجان قهوه ، رايانه اي با دم و دستگاهش راه پله ، دم پايي لا انگشتي طبقه پاييني ، در حياط راننده هاي تاكسي كه شايد فقط چهره شان تغيير كند ( وگرنه ماهيتشان كه يكي است )ءغرغر هاي...

يادته اون روزو؟ من که هيچ وقت يادم نميره ، گفتي برو منم مثل هميشه رفتم مثل هميشه منتظر بودم خودت بياي دنبالم انتظار ......................... اون روز بارون مي يومد من از اينکه دارم از پيشت ميرم هم خوشحال بودم هم ناراحت . خوشحال بودم واسه اينکه تو خيال اين بودم که دير يا زود مي ياي پيشم ناراحت...

از همه صفتهای خوب به اندازه انتظارم داشته باشه ......

فکر کنم مربوطه .... چون من عکس خودم ....:D

« با چنان عشقي زندگي كنيد كه حتي اگر بنا به تصادف به دوزخ افتاديد... خود شيطان شما را به بهشت باز گرداند » از::پائولو كلوئيلو

مرسی از راهنماییتون .... اما من وقتی تایپیک میزنم تو تایپکای صفحه اصلی نشون نمیده .... چرا ؟

خوب همیشه واسه شروع دیر نیست البته من کاردانی ام دارم واسه لیسانس میخونم . میتونم با کاردانی دوباره هرچی میخوام شرکت کنم .... شاید بعد لیسانسم رفتم معماری .... فک کن !

بیب بیب بیب .... کنار کنار ...... فقط بچه های نجف آباد اصفهان !